کد خبر: ۷۵۳۹
۱۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰

باغ وکیل‌آباد، باقیات و صالحات حاج حسین آقا ملک

حسین‌آقای ملک، ده وکیل آباد را از کفایی‌ها خریده و بعد شروع به ساخت باغی در آن کرده است و، چون نام ده، وکیل‌آباد بوده، ایشان نام باغ را نیز همان گذاشته است.

صحبت از سرسبزی که می‌شود، منطقه ما حرف اول را می‌زند؛ وجود فضا‌های سبز، پارک‌ها، باغات و بوستان‌های متعدد، گواه این مدعاست. در‌این‌میان شاید باغ وکیل‌آباد، یکی از تماشایی‌ترین و زیباترین ظرفیت‌ها در منطقه ۹ باشد؛ میراثی به‌جای‌مانده از واقف بزرگ مشهدی که نه‌تنها اهالی منطقه که مردم مشهد و ایران را از قلب خانه‌های پرده‌کشیده سیمانی به دامنه طبیعتی خدادادی دعوت می‌کند.

درختان قامت‌کشیده‌ای که چتر سبز خود را از سر هیچ رهگذری دریغ نمی‌کنند و رودخانه‌ای که زلال آن، زنگار از آیینه دل‌ها می‌برد، تنها گوشه‌ای از گنجی است که حاج‌حسین‌آقای ملک برای همشهریان مشهدی خود به یادگار گذاشته است. گزارش پیش رو، معرفی این جاذبه دوست‌داشتنی است برای شمایی که فر‌ارسیدن نوروز، بهانه‌ای می‌شود تا کوله‌بار سفر بر دوش نهاده و قدم در راه بگذارید.

 

شناسنامه باغ وکیل‌آباد

نام وکیل‌آباد: عزت‌مُلک ملک، دختر حسین آقای ملک درباره نام وکیل که بر باغ نهاده شده، این‌طورمی‌گوید: «زمانی‌که پدر ما این ده را از آقازاده حاج‌محمد کفایی خریده نام وکیل‌آباد بر این ده بوده است. آقازاده حاج‌محمد کفایی، وکیل مجلس و پسر آیت‌ا... کفایی (آخوند‌خراسانی) بوده است که وی نیز در دوران مشروطیت وکیل مجلس بوده است؛ بنابراین به احتمال قریب‌به‌یقین، نام وکیل‌آباد برگرفته از خانواده کفایی‌هاست. حسین‌آقای ملک، ده وکیل آباد را از کفایی‌ها خریده و بعد شروع به ساخت باغی در آن کرده است و، چون نام ده، وکیل‌آباد بوده، ایشان نام باغ را نیز همان گذاشته است.»

مساحت: بیش از ۷۰ هکتار

تعداد درخت: در باغ وکیل‌آباد ۷۰ هزار اصله درخت وجود دارد که حدود ۱۰‌درصد آن باقی‌مانده همان درخت‌های ابتدایی باغ وکیل‌آباد است.

گونه‌های درختی: در باغ وکیل‌آباد، درخت‌های مثمر و غیر‌مثمر فراوانی وجود دارد. درختان مثمر شامل گردو، بادام، توت و شاتوت می‌شود و غیر‌مثمر‌ها را هم گونه‌های درختی چنار، کاج، اشن، زبان‌گنجشک، اقاقیا، عرعر و سپیدار تشکیل می‌دهد.

پرندگان باغ: وکیل‌آباد، اولین باغ مشهد است که صد‌لانه پرنده از‌سوی شهرداری مشهد در آن نصب شد. نصب این لانه‌ها باعث شد باغ به مکان زندگی گونه‌های مختلفی از پرندگان تبدیل شود. طوطی، سینه‌سرخ، مینا و سهره از پرندگان این باغ هستند.

قنات قدیمی باغ وکیل‌آباد: شاید برایتان جالب باشد که بدانید تنها منبع آبیاری باغ بزرگ وکیل‌آباد، قناتی گلی است که به‌دستور حاج‌حسین آقا ملک ساخته شده است. سرچشمه این قنات در بند گلستان قرار دارد و تا مشهد دارای سه‌مظهر است. عمق این قنات ۱۴ متر است.

مجموعه حیوانات تاکسیدرمی شده: به عقیده رضا داوطلب مدیر باغ وکیل، مجموعه حیوانات تاکسیدرمی این باغ، یکی از منحصر‌به‌فردترین جاذبه‌های باغ است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. وی در‌این‌باره می‌گوید: «مجموعه بی‌نظیری از حیوانات تاکسیدرمی‌شده نظیر خرس گریزلی و شیر را از تهران آورده و در این مجموعه قرار داده‌ایم که بسیار دیدنی است.»

قدیمی‌ترین درخت: به گفته سید‌تقی، باغبان قدیمی باغ، گونه‌های درختی بسیاری نظیر چنار، کاج و توت که در مسیر باغ قرار گرفته‌اند، همه بیش‌از صد‌سال عمر دارند، اما قدیمی‌ترین درخت مثمر باغ، شاه‌توتی است که در‌کنار دهانه قنات قد برافراشته است.

به گفته سید‌تقی، حاج‌حسین‌آقا ملک، نهال این درخت را به دوقران خریده و یکی به اسم مرتضی، از اهالی روستای حصار، آن را در این مکان کاشته است. می‌گوید: «بعد‌ها به حاج‌حسین‌آقا ملک گفتم: مگر این درخت، کنار آبی با این شدتِ جریان بار می‌دهد؟! حاج‌حسین گفت: بار هم ندهد، سایه‌اش   مفید فایده است و خستگی را از تن هر رهگذری می‌برد. حالا خودش رفته و درختش هست. هم بار می‌دهد و هم سایه‌اش، خستگی
‌ می‌برد.»

وقف‌نامه: حسین‌آقا، وکیل‌آباد را در سال ۱۳۴۸ وقف مردم کرد. آن سال‌ها پارک و بوستانی در سطح شهر نبود تا مردم بتوانند در آن تفریح کنند. برای همین هر پنجشنبه و جمعه، مردم با دوچرخه و گاری و اتوبوس، خود را به باغ وکیل‌آباد می‌رساندند و در آن به تفریح می‌پرداختند. 

 

باغ وکیل‌آباد، باقیات و صالحات حاج حسین آقا ملک

 

بخشی از وقف‌نامه باغ وکیل‌آباد 

«بسم ا... تعالی شأنه، جناب آقای حاج‌حسین آقای ملک دارای شناسنامه شماره...

تمامی شش‌دانگ باغات مشجر و اراضی غیرمشجر معروف به طراز وکیل‌آباد، به انضمام شش‌دانگ یک رشته قنات و استخر‌های واقعه در آن پلاک، شماره ۳۰۲۲ فرعی مجزاشده از مزرعه وکیل‌آباد پلاک ۱۸۲ اصلی بخش ۱۰ مشهد، با تمام متعلقات از ابنیه و اشجار و آنچه جزء پلاک مزبور در داخل در محدودة ملک نام برده دانند و شمرند، سمی ام لم یسم و ذکر ام لم یذکر، به شهرداری مشهد به‌منظور استفادة مردم و زائرین بدون رعایت ملیت و مذهب، و زوّار عتبة عرش ولادرجة علیه رضویه ارواحنا فدا نصاراً، وقفاً صحیحاً شرعیاً بحیث لایباع و لایوهب و لاینتقل من ملک الی الملک.»

 

درباره مجسمه حاج‌حسین‌آقای ملک

همه ما مجسمه حاج‌حسین آقا ملک را در محوطه باغ یا در تصاویر متعدد دیده‌ایم. مجسمه‌ای که شباهتی اندک با عکس‌های باقی‌مانده از واقف باغ وکیل‌آباد دارد؛ همین شباهت اندک هم باعث ایجاد شبهه و داستان‌سرایی‌هایی بسیاری در‌این‌باره شده است.

عده‌ای مجسمه را شبیه گاندی می‌دانند و برخی هم معتقدند که مجسمه توسط استاد محصص، مجسمه‌ساز اصفهانی که حاج‌حسین را ندیده، ساخته شده است. اما روایت قریب‌تری هم وجود دارد که توسط سید‌تقی، باغبان قدیمی باغ تعریف شده و مورد‌تایید دختر حاج‌حسین‌آقا ملک هم قرار گرفته است.

به گفته این دو، ماجرا از این قرار است که حاج‌حسین‌آقا این مجسمه را به یک مجسمه‌ساز در ایتالیا سفارش می‌دهد و مشخصات ظاهری خود را در نامه‌ای برای او ذکر می‌کند. مجسمه‌ساز هم بر‌اساس ذهنیت خود از حاج‌حسین ملک، این مجسمه را می‌سازد و به ایران می‌فرستد.

سید‌تقی تعریف می‌کند که: «یک روز به آقا گفتم این مجسمه را می‌خواهید چکار کنید؟» گفت: «تنها محض اینکه به یادگار بماند، آن را سفارش داده‌ام.» مجسمه هم تا وقتی که خود حاج‌حسین آقا ملک زنده بود، در گوشه اتاق ایشان قرار داشت و بعد‌ها به باغ منتقل شد و روی پایه سنگی قرار گرفت.».

 

باغ وکیل‌آباد، باقیات و صالحات حاج حسین آقا ملک

 

مردم میراثشان را حفظ کنند

اما مدیر باغ وکیل‌آباد، مرد خستگی‌ناپذیر این روزهاست که تلاش می‌کند با‌توجه‌به رسیدن روز‌های پایانی سال و شروع بازدید‌ها و گشت‌وگذار شهروندان، باغ را برای سال تازه آماده کند. گپ‌وگفت ما با رضا داوطلب، درباره باغ و پروژ‌هایی است که قرار است برای استفاده عموم در آن به بهره‌برداری برسد.

- سالانه چه مقدار برای نگهداری و تجهیز پارک هزینه می‌شود؟
در سال جاری، ۹ میلیاردو ۵۰۰ میلیون‌تومان هزینه کرده‌ایم.

- سالانه چقدر خسارت مردمی به درختان باغ وارد می‌شود؟
مقدارش کم است، اما آن‌طور نیست که بگوییم اصلا وجود ندارد. این دست خسارت‌ها در روز‌های گرم سال در تعطیلات به‌ویژه ایام عید و روز طبیعت رخ می‌دهد. آتش‌سوزی ناشی‌از برپایی آتش برای پخت‌وپز و شکستن درختان برای تهیه هیزم از مواردی است که باعث آسیب به درختان باغ می‌شود.

البته تاکنون به‌دلیل تمهیداتی که اندیشیده شده و نظارت دقیق، با آتش‌سوزی‌های بزرگ مواجه نشده‌ایم. علاوه‌براین درختان مثمر نظیر توت و گردو در وقت باردهی به‌خاطر شکستن شاخه‌ها بسیار آسیب می‌بینند که امیدوارم شهروندان خوب شهر بهشت، این نکات را مدنظر قرار دهند و تفرجگاهی را که برای آنان به یادگار گذاشته شده است، حفظ کنند.

- برای کسانی که به درختان باغ صدمه می‌زنند، چه جریمه‌ای در نظر گرفته شده است؟
آنان را وادار می‌کنیم که به‌ازای هر یک درخت آسیب‌دیده، پنج‌درخت بکارند.

- برنامه یا طرحی برای فرهنگ‌سازی این مسئله در نظر گرفته شده است؟
بنر‌ها و بروشور‌های آموزشی نصب و البته گاهی کلاس‌هایی نیز درباره این موضوع برگزار شده است.

 

باغ وکیل‌آباد، باقیات و صالحات حاج حسین آقا ملک

 

تجارت عتیقه

حاج‌حسین‌آقا ملک خیلی اهل مطالعه بود و خاطرم هست که یک کتاب قطور تاریخ داشت که همیشه همراهش بود. از خاندان بانفوذ و دارای مال و منال بود. یک بار از او پرسیدم: «آقا شما چطور به این ثروت عظیم دست پیدا کردید؟»

در جوابم گفت: «این فضولی‌ها به تو نیامده، بچه!»، اما من دست‌بردار نبودم و گفتم: «می‌خواهم یاد بگیرم.» این‌بار در جوابم گفت: «پسرجان! من تجارت کرده‌ام.» یکی از علایقش، خرید و فروش عتیقه بود. کالا‌های عتیقه را به کشور‌های خارجی می‌برد و آن‌ها را با قیمت زیاد به خارجی‌ها می‌فروخت.  

 

پول مفت نمی‌داد

حاج‌حسین آقا پول مفت به کسی نمی‌داد. درازای پولی که می‌داد، کار یا هنری را مطالبه می‌کرد. اگر کسی برای گدایی به در خانه می‌آمد، او را رد می‌کرد، ولی به هر کسی در ازای هنری که داشت، پول می‌داد؛ مثلا اگر مطربی می‌کرد، ساز می‌زد یا سقا و دوره‌گرد بود، ردش نمی‌کرد و می‌گفت: «در ازای کاری که انجام می‌دهد به او پولی بدهید.»، اما به کسی که خالی می‌آمد و دست دراز می‌کرد، توجهی نشان نمی‌داد. 

 

طلبم به مردم را بخشیدم

رعیت حاج‌حسین آقا ملک، خیلی او را دوست داشتند. خودش بخشنده بود، اما داروغه‌ای داشت به اسم محمدخان که خیلی به مردم سخت می‌گرفت. یک‌بار که حاج‌حسین برای سرکشی آمده بود، دید که لباس کارگران، پاره است و رنگ به رخساره ندارند.

با عصبانیت گفت: «این چه سر و وضعی است دیگر!» محمدخان پرید میان حرفش که «آقا مردم به شما بدهکارند؛ من هم حقوق و مزد دستشان را می‌گیرم.» حاج‌حسین عصبانی‌تر شد و با فریاد گفت: «مال من است، مرتیکه! مال تو که نیست به‌زور مطالبه می‌کنی. برو و رخت و لباسشان را درست کن. من همه طلبم را به کارگرانم بخشیدم.»

* این گزارش، چهارشنبه ۱۸ اسفند ۹۵ در شماره ۲۳۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.

ارسال نظر