کد خبر: ۷۹۲۱
۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۷

«فاطمیه» خانه روشن ماست

پای صحبت بانوان فعال مهدیه خواهران در محله مهرآباد که ۴۰ سال به کار گروهی مشغول‌اند.

خانه‌ای قدیمی و یک‌طبقه در کوچه‌ای فرعی از محله مهرآباد است. روی دیوارش تابلو کوچک و ساده‌ای نصب شده که روی آن، عنوان «فاطمیه، مهدیه خواهران» نقش بسته است. وارد که می‌شویم، ابتدا آبدارخانه و سمت راست آشپزخانه کوچکی دیده می‌شود.

زیاد طول نمی‌کشد تا بفهمیم فضای اصلی که دورتادورش پر از تابلو و پرده‌های منقش به نام ائمه اطهار (ع) است، بسیار گرم و صمیمی است. یک فضای زنانه که حال و هوا و انرژی خوبش را از سال‌ها فعالیت گروهی بانوان محله در همین مکان گرفته است.

سرانگشتی که حساب می‌کنند، درست بعداز انقلاب بوده است که در اینجا برنامه‌های روخوانی و تفسیر قرآن، کلاس‌های اخلاق و احکام اسلامی برگزار شده و تا امروز دوام یافته است. سوای آن «فاطمیه، مهدیه خواهران» میزبان همیشگی مراسم عزاداری، مولودی و دورهمی‌های زنانه محله است. درواقع سه نسل از بانوان این محله و محلات اطراف از برنامه‌های پربار این مهدیه زنانه استفاده کرده‌اند.

کلاس‌های قرآنی در مساجد محله

اینجا سال‌های سال «مهدیه خواهران» نام داشته تا اینکه با جابه‌جایی مکان آن به محل فعلی، نامش به «فاطمیه» تغییر می‌یابد. درباره گذشته اینجا که پرس‌وجو می‌کنیم، همه یک نفر را نام می‌برند؛ اعظم‌خانم شایان‌منش که به نام فامیلی شوهرش، او را «حاج‌خانم ذاکر» معرفی می‌کنند.

شروع کار او به‌عنوان یک طلبه در محله مهرآباد به اوایل دهه ۶۰ برمی‌گردد. اعظم‌خانم می‌گوید: کار مهدیه با جلسات آموزش قرائت قرآن شروع شد و در‌کنارش کلاس احکام، تفسیر قرآن، شرح زیارات و خواندن ادعیه داشتیم. چون مکان مشخصی نداشتیم، ابتدا در مسجد امام‌حسین (ع) کلاس‌های ویژه بانوان را برگزار کردیم، بعد سراغ مسجدالرضا (ع) در حاشیه مهرآباد رفتیم و مدتی کلاس‌ها آنجا برگزار شد. حالا هم اینجا در خدمت خانم‌ها هستیم.

«فاطمیه» خانه روشن ماست

 

مهدیه و فاطمیه ۴۰ساله

حدود سال‌۱۳۷۰ خانمی به نام مولود قاضی از تهران به مشهد نقل مکان می‌کند و خانه بزرگی نبش کوچه مهر‌۵ واقع در خیابان مهرآباد‌۲۱ می‌خرد. او که اهل جلسات مذهبی بوده است، طبقه پایین خانه‌اش را دراختیار اعظم‌خانم و دیگر بانوان قرار می‌دهد. از آن تاریخ تا سی‌سال بعد، این مکان با نام مهدیه خواهران دراختیار بانوان محله قرار می‌گیرد.

بعد از فوت خانم قاضی، فرزندان حاج‌خانم به منزل نیاز دارند، پس به‌ناچار مهدیه خواهران در آن مکان تعطیل می‌شود.

اعظم‌خانم می‌گوید: حاج‌خانم قاضی خیلی خوشحال بود از اینکه در مشهد و نزدیک بارگاه رضوی به خاک سپرده می‌شود. خدا رحمتش کند؛ با لطف او سی‌سال چراغ مجالس و کلاس‌های ما روشن ماند. در منزل او بود که ما به کارمان وسعت دادیم.

بعد از فوت خانم قاضی، اعضای مهدیه مدتی سردرگم هستند و مراسم را در خانه‌های خود برگزار می‌کنند تا اینکه در ایام دهه فاطمیه سه سال پیش به حضرت زهرا (س) توسل می‌جویند و در‌نهایت حاجتشان را هم می‌گیرند.

محل فعلی مهدیه که امروز در آن برنامه برگزار می‌کنند، متعلق‌به فردی است که در دوران شیوع کرونا فوت کرد و خانواده آن مرحوم تصمیم گرفتند منزل را دراختیار بانوان مهدیه بگذارند. از آن تاریخ به بعد، این مکان را به نام بانو حضرت زهرا (س) «فاطمیه» نام می‌گذارند و می‌شود «فاطمیه، مهدیه خواهران».

شوق فعالیت جمعی در فاطمیه

فاطمیه در سال‌های فعالیتش با استقبال خوب بانوان مهرآبادی و حتی محلات اطراف روبه‌رو بوده است.

اعظم‌خانم پررفت‌وآمد‌بودن اینجا را از لطف خدا و شوق حضور خود بانوان علاقه‌مند می‌داند و می‌گوید: برنامه این بود که متناسب با نیاز و درخواست خانم‌ها کلاس یا دوره برگزار کنیم. هرآنچه از دست خودم برمی‌آمد، انجام می‌دادم، در‌غیر‌این‌صورت از استادان و مربیان دیگر دعوت می‌کردیم تا برنامه‌های پرباری برگزار کنند. شکر خدا، خانم‌های محله، هم با حضورشان و هم با حمایت مادی و معنوی یاریگر مهدیه بوده‌اند.

امور خیر اینجا با یک نفر نمی‌چرخد؛ اینجا هر نفر نخودی در آش می‌اندازد و کار‌ها پیش می‌رود

حمایت همیشگی خانم‎‌های مهدیه را وقتی بهتر می‌توان درک کرد که اعظم‌خانم می‌گوید: در همه این سال‌ها مهدیه هیچ‌گاه خیّر خاصی نداشته‌است که با حمایتش کار‌ها را جلو ببریم. هر‌چه بوده با کمک مردم انجام شده است؛ مثلا در همه مناسبت‌های شهادت و اعیاد مذهبی مراسم داریم. در ماه رمضان هر سال چندشب افطاری برپا می‌کنیم.

دو ماه محرم و صفر، هر روز صبح مراسم اجرا می‌شود و گاهی حتی تا ۴۵۰ نفر را اطعام می‌کنیم. همه کار‌ها هم با نذورات مردمی انجام می‌شود. امور خیر اینجا با یک نفر نمی‌چرخد. اینجا هر نفر نخودی در آش می‌اندازد و کار‌ها پیش می‌رود.

اخلاق، مهم‌ترین رکن آموزش

درباره برنامه‌های آموزشی که گفتگو می‌کنیم، متوجه می‌شویم که آموزش قرائت قرآن، جایگاه ویژه‌ای در برنامه‌های فاطمیه دارد. در‌مجموع فعالیت‌های مرکز در سه دسته تفسیر، احکام و اخلاق دسته‌بندی می‌شود. خود اعظم‌خانم بر آموزش احکام و مهارت‌های زندگی تأکید ویژه دارد، اما اخلاق برایش از هر چیزی مهم‌تر است.

او اخلاق را نیاز امروز و همیشه مردم می‌داند و می‌گوید: اخلاق اسلامی هم برای زندگی فردی و خانوادگی و هم در بُعد اجتماعی، ضروری است. اینجا حتی درخلال برگزاری مراسم مذهبی، نکات اخلاقی را با زبانی ساده بیان می‌کنیم تا از جلسه برداشت معرفتی هم بشود.

او ادامه می‌دهد: دین اسلام سه قسمت دارد که شامل احکام، اصول دین و اخلاق می‌شود. درباره جایگاه احکام و اصول شکی نیست؛ آنچه ضروری به نظر می‌رسد، بحث اخلاق است. اخلاق یعنی درس زندگی. مشکلاتی که در حال حاضر در جامعه ماست و همگی به‌نوعی با آن درگیر هستیم، ریشه در ناآگاهی و مسائل اخلاقی دارد. حقیقت این است که اسلام دین آسان و شیرینی است، اگر آن را درک و اخلاق‌مداری آن را اجرایی کنیم.

«فاطمیه» خانه روشن ماست

 

وام‌های گره‌گشای فاطمیه

هر دوشنبه، برنامه آموزشی تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه در فاطمیه برگزار می‌شود؛ برنامه‌ای که به ادعای بانیان مهدیه در سی‌سال گذشته هرگز تعطیل نشده است. در این برنامه گاه شرح ادعیه هم انجام می‌دهند. چهارشنبه‌ها جلسه قرآن و تفسیر برقرار است.

جمعه‌ها هم به دعای ندبه و بحث مهدویت اختصاص دارد. کنار همه این جلسات، برنامه وام‌های خانگی قرض‌الحسنه مهدیه هم از سال‌های ابتدایی تا الان اجرا می‌شود. این وام‌ها ابتدا مبالغ اندکی داشته و الان نزدیک به ۱۰۰ میلیون‌تومان است. اعظم‌خانم می‌گوید که این وام‌ها گره‌های بسیاری از زندگی مردم محل باز کرده است.

۳ نسل پای کار هیئت

اعظم‌خانم خودش چهارفرزند دارد و همه فعالیت‌هایی را که در مهدیه داشته هم‌زمان با مسئولیت‌های مادری و همسری انجام داده است. چهل‌سال فعالیت او در این محله باعث شده است چندنسل در مسیر دیانت و معرفت قرار بگیرند.

اعظم‌خانم همه این‌ها را از لطف خداوند می‌داند و می‌گوید: نسل اولی که با هم جلسه داشتیم، حالا حتی مادربزرگ شده‌اند. الان نیرو‌های فعال ما نوه‌های همان خانم‌ها هستند. مثالش هیئتمان است؛ هیئت انصارالرقیه (س) از همان سال‌های ابتدای فعالیت، هیئت رسمی و ثبت‌شده جمع بانوان اینجا بوده است. سه نسل از اهالی محل همیشه پای‌کار هیئت و مهدیه هستند.

آموزش جذاب و رقابت شیرین

سراغ فعالیت‌هایشان که می‌روم، توجهم به مقوایی (تابلویی) روی دیوار جلب می‌شود که روی آن، نام چند گروه نوشته شده است. جدول امتیازبندی هم دارند و کنارش در قفسه‌ای، جوایزی را چیده‌اند که به دخترانی اهدا می‌شود که طی برنامه‌های هفتگی مهدیه، بیشترین امتیاز را کسب کنند. مسئول امتیازدهی مرضیه اسماعیلی است.

او که حالا سی‌سال دارد، از کودکی همراه مادرش به مهدیه خواهران می‌آمده است و به‌دلیل اخلاق خوب اعظم‌خانم، شیفته این مکان شده و می‌شود یکی از اعضای ثابت برنامه‌های مهدیه.

مرضیه در حال حاضر طلبه سطح دو حوزه علمیه است و تعریف می‌کند: اوایل فقط کلاس‌های روخوانی و روان‌خوانی قرآن را شرکت می‌کردم و بعد‌ها عضو فعال هیئت شدم. در حال حاضر مسئول نوجوانان فاطمیه هستم.

آن‌طورکه او توضیح می‌دهد در بخش نوجوانان برنامه‌های مختلفی برای کودکان و نوجوانان برگزار می‌شود تا آموزش امور دینی برایشان جذاب و تازه باشد. سازوکار امتیازدهی و جوایز نیز به‌همین‌منظور است.

راه روشنِ مجالس اهل‌بیت (ع)

اعظم خانم درباره پر‌پیچ‌وخم‌بودن مسیر دخترانی که می‌خواهند در علوم دینی تحصیل کنند، می‌گوید: راه تحصیل علوم دینی برای بانوان کمی سخت‌تر است؛ چون مادامی که ازدواج نکرده‌اند، رضایت پدر و مادر شرط است و پس از آن، رضایت و همراهی همسر، آن هم کنار مسئولیت‌های خانوادگی بانوان.

او مسیر دین و اخلاق اسلامی را راه‌حل و سبب پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در حاشیه شهر می‌داند و اضافه می‌کند: آشناکردن دختران با مجالس اهل‌بیت (ع) خیلی مهم است. اگر بتوانیم راه پای دختران را به این دست مجالس باز کنیم، آن‌ها را در مسیر درستی قرار داده‌ایم.

نکته این است که جذب دختران سخت است و باید راهش را پیدا کنیم. ما از دختران فاطمیه خواسته‌ایم حداقل یک دوست خود را به اینجا بیاورند و برایشان امتیاز منظور می‌کنیم؛ چون تنها جوانان می‌توانند هم‌سن و سالان خود را جذب کنند.


غیبت، تهمت و قضاوت نداریم

در هیئت قرار گذاشته‌اند که از ظاهر دختران هیچ قضاوتی درباره آن‌ها نکنند تا درِ هیئت به روی همه باز باشد. همین تصمیم باعث شده است هیئت فعال و جوانی داشته باشند. جمعیت جوان‌های هیئت حالا از دویست‌نفر هم گذشته است.

اعظم‌خانم می‌گوید: قرار گذاشته‌ایم فقط محبت کنیم و به راهنمایی صحیح و اخلاقی بپردازیم. حقیقت این است که باید به جوان‌ها فرصت داد تا مسیر درست را خودشان پیدا کنند.

با همین رویکردهاست که در مراسم خاص مهدیه پانصد‌نفر شرکت می‌کنند. عده‌ای از این جمعیت حتی از محله مهرآباد رفته‌اند، اما به‌دلیل انسی که با مهدیه دارند، خودشان را برای مراسم به محله مهرآباد می‌رسانند.


تیم خوب و دوستانه مربیان

زهره جمشیدی متولد ۱۳۵۷ است. او هم به‌دلیل ارتباط مادرش با اعظم‌خانم از کودکی به مهدیه رفت‌وآمد دارد. رفتار خوب و نفس گرم خانم شایان‌منش، زهره را نیز نمک‌گیر می‌کند و حالا او هم از افراد ثابت و فعال فاطمیه است. تقریبا در همه برنامه‌ها مشارکت می‌کند و خیلی مواقع جایگزین مربی‌ای می‌شود که نیامده است یا تأخیر دارد. امتیازبندی فعالیت‌های کودکان و نوجوانان هم برعهده او‌ست.

زهرا موشانی متولد ۱۳۵۰ است. حدود سی‌سال پیش برای شرکت در روضه‌های مهدیه به این مکان وارد شد و از همان لحظه تا الان پای ثابت برنامه‌ها‌ست.

او تجربه حضورش در مهدیه را مفید و آموزنده می‌داند و می‌گوید: اینجا همه اتفاقات خیر است. کسی به کسی «تو» نمی‌گوید. کسی اجازه ندارد از دیگران بدگویی یا غیبت کند. رفتار‌ها مهربانانه است. خانم‌ها باید اینجا باشند و ببینند که رفتار‌ها چقدر خوب است.

زهرا خادم بی‌منت مهدیه است و در همه برنامه‌ها مشارکت دارد. همیشه هم آشپزخانه و کنار سماور را انتخاب می‌کند تا در چای‌ریختن و پخش‌کردن آن سهمی داشته باشد. او حتی سه دخترش را هم به مهدیه آورده و حالا خانوادگی فعال هستند. دخترانش اینجا مربی نونهالان هستند.

رفقای صمیمی فاطمیه‌

ملینا خواجه‌اسماعیلی دوازده‌سال دارد. او پنج‌سال پیش همراه نوه اعظم‌خانم به مهدیه آمد، فضای اینجا را دید و خوشش آمد. حالا پنجشنبه‌ها که دورهمی هیئتشان است، برای او بهترین روز هفته حساب می‌شود.

ملینا می‌گوید: دوست دارم بزرگ‌تر که شدم، بیشتر در مهدیه فعالیت کنم و مثل خانم اسماعیلی مسئول نوجوانان شوم. الان نمایش اجرا می‌کنیم. بازی می‌کنیم و به سخنرانی‌ها گوش می‌دهیم. در نمایش اخیر که با موضوع شهادت حضرت‌رقیه (س) بود، من دکلمه اجرا کردم. نمایش دیگری هم درباره بانو فاطمه‌زهرا (س) بود که در آن هم مشارکت کردم.

مائده نادی‌پور حالا پانزده‌سال دارد، اما از زمانی‌که خردسال بوده، در آغوش مادرش به مهدیه آمده است. او جمع دخترانه‌شان در اینجا را خیلی دوست دارد و از کلاس‌های مشاوره نوجوانان هم استفاده می‌کند. می‌گوید: حس خودمانی و صمیمی اینجا خیلی جذاب است. دوستان صمیمی‌ام را همین‌جا پیدا کرده‌ام و با هم آشنا شده‌ایم.

اینجا کسی برای بنده خدا کار نمی‌کند؛ همه‌کار‌ها برای رضایت خداست

 

فاطمه ادبی‌زاده نوزده‌سال دارد. او دانشجوی رادیولوژی است و با خودش نیت کرده بعدازاین بیشتر کمک‌حال اعضای مهدیه باشد. فاطمه به ندرت به مهدیه رفت‌وآمد داشته است تا زمانی که هشت‌سال پیش همراه عده‌ای از بانوان مهدیه به سفر کربلا می‌رود. او آنجا با نوه اعظم خانم دوست می‌شود و حالا یکی از فعالان این مکان است. به نظر او خانم‌ها اینجا خالصانه فعالیت می‌کنند و خبری از ریا نیست.

فاطمه می‌گوید: اینجا کسی برای بنده خدا کار نمی‌کند؛ همه‌کار‌ها برای رضایت خداست. من هم برای اینکه مشارکت کنم، دو سال مربی کلاس زبان انگلیسی بودم و حالا هم در طراحی پوستر برنامه‌ها مشارکت دارم.

تبلیغ احکام و اخلاق

اعظم شایان‌منش ۶۱ سال دارد. متولد تهران است، اما سال ۱۳۵۸ به مشهد آمده و همین‌جا در محله مهرآباد ساکن شده است. او تا پایان مقطع راهنمایی به مدرسه رفته است و بعد تصمیم گرفته وارد حوزه علمیه شود. سه سال در حوزه علمیه مکتب اسلام‌شناسی بانوان در چهارراه لشکر تحصیل‌کرده، سپس زندگی‌اش با مهدیه بانوان پیوند خورده است. تحصیل علوم دینی البته در خانواده او سابقه‌ای طولانی دارد. پدر و پدربزرگ‌هایش هم عالم دین بوده‌اند.

اعظم و خواهر بزرگ‌ترش، بهجت که چند‌سالی در مکتب خواهران تحصیل کرده اند، در مشهد سراغ تبلیغ می‌روند. خواهرش در آن سوی شهر و در بولوار سیدرضی مکتب زینبیون را تأسیس می‌کند و او در محله مهرآباد منطقه‌۵ به جمع‌کردن بانوان علاقه‌مند به مسائل دینی مشغول می‌شود.

سال‌۱۳۵۹ با همسرش که او هم طلبه است، ازدواج می‌کند و دوباره به مکتب نرجس می‌رود، آن هم در روز‌هایی که تحصیل در حوزه برای بانوان چندان مرسوم نیست. می‌گوید: زمانی‌که در تهران بودم، تحت آموزش خانمی به نام «اسلامی»، قرآن و اصول اسلامی را آموزش دیدم. بعد که به مشهد آمدیم، توفیقی حاصل شد و چند سال زیر‌نظر مرحوم حاج‌خانم مقدسیان تحصیل کردم. حاج‌خانم همیشه سفارش می‌کردند از تبلیغ غافل نشویم. به همین‌دلیل به محله مهرآباد آمدم و تبلیغ دین، شد تمام کار‌و‌زندگی‌ام.

* این گزارش دوشنبه ۱۱ دی‌ماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۶۱ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر