بازیگر

اکبر آقا آرتیست
سال 1368 به‌طور خیلی اتفاقی با کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور سینما، محمدرضا هنرمند برخورد داشتم. ماجرا از این قرار بود که به همراه دو دخترم برای دیدن فیلم دزد عروسک‌ها به کارگردانی ایشان به سینما قدس رفته بودم. در سالن انتظار که منتظر رفتن به سالن سینما بودم ناگهان چشمم به ایشان افتاد. بلافاصله شناختمش و به‌سراغش رفتم. خودم را معرفی کردم و به او گفتم که من فیلم‌های شما را دیده‌ام و تحلیل‌های آن‌ها را در مجلات مختلف سینما خوانده‌ام. خیلی خوشحال شد. درجریان این گفت‌وگو به او گفتم که چند فیلم کوتاه هم ساخته‌ام. خیلی دوست دارم که این هنر را ادامه بدهم اما تجربه کافی ندارم.
دوره پربار کارورزی
هنر فائزه فیضی روی اجسام سفالی نمود دارد. او با میناکاری، به ظروف سفالی بی‌نقش‌ونگار، جلا و زیبایی می‌دهد. این نوجوان هجده‌ساله میناکاری را در دوره کارآموزی‌اش آموخته و رشته هنرستانش نیز طراحی نقشه فرش بوده است. فائزه یک‌بار هم رتبه سومی استان را در رشته میناکاری در رقابت‌های دانش‌‌آموزی به دست آورده و به رقابت‌های کشوری راه پیدا کرده است. او که در محله گاز سکونت دارد، در دانشگاه علمی‌وکاربردی هنر مشغول تحصیل در رشته بازیگر ی است.
شش ماهِ شیرین
از همان دوران کودکی پای ثابت اجراها و نمایش‌های مدرسه بوده و آرزوی بازیگر ی در سرش داشته است. در کلاس‌های تئاتر که شرکت می‌کند، اجراهای جدی‌تر او یکی یکی شروع می‌شود. ٢٥سال بیشتر ندارد و حالا 10 اجرای خیابانی، 10 اجرای عروسکی، بازی در چند نمایش تئاتر و... را در کارنامه کاری‌اش دارد اما جدی‌ترین کار او برمی‌گردد به سریال تکلیف به کارگردانی محمد مهدی جعفرآبادی که فیلم‌برداری آن شش ماه طول می‌کشد و حالا چند روزی از اتمام این پروژه می‌گذرد. علی سیاره، جوان هنرمند ساکن شهرک شهید رجایی، بازی در یکی از نقش‌های اصلی این سریال تلویزیونی را برعهده دارد.
از بافتنی تا عروسک‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی
١٨سال بیشتر ندارد اما شرح فعالیت‌هایش طولانی است. همه‌چیز از دوره دبستان آغاز شد؛ وقتی که ریحانه موسوی در زنگ‌های تفریح دست معلمش نخ و کاموا و میل بافتنی می‌دید. او با دقت به دست‌های معلمش نگاه می‌کرد و مجذوب هنر بافتنی شد. مادر برای ریحانه میله و کاموا خرید و او خیلی زود شال، کلاه و... می‌بافت. کمی که گذشت، ریحانه به هنر سینما و تئاتر هم علاقه‌مند شد؛ هنری که برای اطرافیانش ناآشنا بود، اما او تصمیمش را گرفته بود.
فیلمساز باید مخاطب را به فکر بیندازد
حمید صادقی می‌گوید: فیلم‌ساز متعهد کسی است که درد‌ها و مشکلات جامعه را نشان دهد و حتی اگر می‌تواند برای برطرف‌کردن این مشکلات راه‌حلی را ارائه بدهد یا دست‌کم مخاطب را به فکر بیندازد و او را وادار کند که به‌دنبال راه‌حل رهایی از این مشکل باشد. رسالت و هدف فیلم‌ساز همین است. یکی از برنامه‌های آینده من در عرصه فیلم‌سازی، بررسی همین مشکل خانمان‌سوز اعتیاد است که می‌توان از آن به‌عنوان ریشه و اصل تمام مشکلات اجتماعی جامعه نام برد.
«شب شرقی» شما را می‌خنداند، اما برای من خاطره است!
محمد صادق‌زاده می‌گوید: منبع من برای اجرای استندآپ کمدی در برنامه «شب شرقی»، زندگی خانوادگی و خاطرات دوران کودکی در تپل‌محله است، مجموع این خاطرات را در قالب ۸۰ داستان جمع‌بندی کرده‌ام و هرشب به صورت تکه تکه این داستان‌ها را بیان می‌کنم، علاوه براین، آداب و رسوم و سنت‌های مردم مشهد و خراسان را نیز با لحنی طنزگونه بیان می‌کنم. بیشتر مطالب طنزی که در برنامه شب شرقی بیان می‌کنم فی‌البداهه است. چون معتقد هستم یک هنرمند استیج (صحنه)، تا زمانی که نتواند به‌طور آنی مطلبی را بیان کند، بازیگر نخواهد شد.
از سر شوخی، بازیگر شدم!
در خانه و مدرسه روی دکتر یا مهندس شدنش حساب باز کرده بودند، اما امروز همه دوستان و آشنایانش ‌او را در‌ کسوت یک هنرمند می‌شناسند. مهدی محروقی متولد1380 است؛ کسی که یک رخداد شیرین در سیزده‌سالگی، مسیر زندگی‌اش را چنان تغییر داد که در کوتاه‌مدت در عرصه هنر خوش درخشید و میان هنرمندان هم‌ردیفش پرآوازه شد. انتخاب برای بازی در نقش‌اول برخی تئاترها،‌ اجرا در شبکه استانی و ملی، اجرای تئاترهای خیابانی در شهرهای مختلف استان و کشور و... بخش مهمی از ‌موفقیت‌های هنری‌ محروقی است.