کارآفرینی

سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
از جنگ با سلاح تا پرورش گل‌های هلندی
علی‌اصغر اسکندری در یک و نیم سالی که از دایر کردن گلخانه‌اش گذشته، توانست آن‌قدر گل‌های مرغوب تولید کند که از شهرهای شمال مشتری داشته باشد. به گفته خودش با وجود اینکه به طور معمول از شمال گل به مشهد می‌آید، او این چرخه را تغییر داد و اکنون از مشهد به شمال گل ارسال می‌کند. او 700 هزار بذر کاکتوس از هلند آورده که درحال کشت آن‌هاست.در کنار گلخانه، پرورش ماهی هم انجام می‌دهد و آب ماهی‌ها را پس از طی فرایندی، دوباره برای گل‌ها استفاده می‌کند و به این ترتیب حدود ۹۵ درصد در مصرف آب صرفه‌جویی می‌شود.
گاه فاصله ما با کارآفرینی تنها یک جرقه است یا یک شکست!
گزارش پیش رو نیم نگاهی دارد به داستان زندگی کارآفرینان مشهدی که برخی از صفر شروع کردند برخی سعی کردند با هرآنچه پیش رویشان قرار دارد طرحی نودراندازند و برخی نیز از شکست‌هایشان درس گرفتند و قدم در راهی نو گذاشتند که از قضا برای آن‌ها همان سرمنزل مقصود بود. برخی نیز همان نقطه ضعفشان را تبدیل به نقطه قوتی برای تولید و کارآفرینی کردند. در حقیقت کارآفرین با راه‌اندازی کارهای بزرگ و کوچک، به اطرافیانش فرصت شاغل بودن و درآمدزایی می‌دهد. با ما همراه شوید تا کارآفرینان موفق مشهدی را بهتر بشناسید.
به هر چیزی که اراده کردم، رسیدم
آشنا و فامیل می‌دانند که مهدی جوان درس‌خوان و موفقی است که به هر چیزی که اراده کرده، رسیده است. مدرک دانشگاه آن‌قدر برایش مهم نبوده که کار اهمیت داشته است. خودش را به گرفتن لیسانس و فوق‌لیسانس دل‌خوش نکرده تا بعد از دانش‌آموختگی با یک برگ مدرک شرایط کار برایش فراهم شود. او مخِ رایانه است و از این قابلیت که با استمرار و جدیت در یادگیری به دست آمده است به بهترین نحو استفاده می‌کند. حل مسئله آن‌قدر برایش لذت دارد که می‌تواند حال خوب را به لحظه‌هایش تزریق کند. او اولین درآمد خلاقانه‌اش را در سن 12 سالگی رقم زده و تاکنون هیچ وقت نگران اشتغال نبوده است.
خدمات خودرویی؛ حرفه‌ای خلاق و درآمدزا
برخی مشاغل همیشه مورد نیاز مردم هستند و با پیشرفت تکنولوژی، نیاز مردم به آن بیشتر هم می‌شود. درست مانند خدمات خودرویی که تمام افرادی که وسیله نقلیه دارند گذرشان به این حرفه خواهد افتاد. بیشتر آن‌هایی که خودرو دارند حتما در روزهای قبل از نوروز سری به مغازه تنظیم موتور زده‌اند تا از صحت و سلامت خودروشان مطمئن شوند و به سفر یا گردش‌های بیرون شهر بروند. عبدالرزاق منصوری،‌ کاسب قدیمی محله 17شهریور، است که 30سال است در این حرفه مشغول است.
تعالی فرهنگ آدم‌ها را از حاشیه به متن می‌آورد
سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است و نگاه فرهنگی دارد، اینکه چرا و چطور وارد حوزه نظامی‌گری شده است، ماجرایی طولانی است. کمک در حوزه فرهنگ حاشیه‌نشینان که از یک اتفاق نشأت می‌گیرد، سرگرمی روز‌های گذشته او بوده و حالا به یک دغدغه جدی در زندگی‌اش تبدیل شده است. حاج‌آقا افتخاری حالا ۱۰ مجموعه بزرگ به‌نام «بیت‌المهدی (عج)» را با کمک ۶۰ مربی و خادمان افتخاری مدیریت می‌کند. فعالیت‌های این مجموعه گسترده و خارج از شمارش و بحث است، از برنامه‌های قرآنی و فعالیت‌های فرهنگی گرفته تا حوزه ورزش و هنر و...
 دلو‌سازی با لاستیک فرسوده!
سطل‌سازی شغلی کمتر شناخته‌شده است که در مشهد فقط در چند کارگاه در محدوده شهرک شهید رجایی و شهید باهنر افرادی به آن مشغول هستند. کاری سخت و پرزحمت که هر کسی از پس آن برنمی‌آید. دلو، دول، سطل و... هر کسی اسمی روی آن گذاشته است. اما خلاصه ماجرا این است که این‌ها سطل‌های سیاه لاستیکی‌ای هستند که از لاستیک‌های مستهلک ماشین‌های سنگین به وجود می‌آیند. لاستیک‌هایی که تا پیش از آن فکر می‌کردیم که پس از مستهلک‌شدن دیگر به کاری نمی‌آیند و قاطی ضایعات دیگر یک گوشه شهر گم و گور می‌شوند. همین لاستیک‌های فرسوده در حال حاضر دانه‌ای 30هزار تومان فروخته می‌شوند و بعد یک جا تبدیل به خورجین می‌شوند، جایی دیگر تشت آب گوسفندها، یک جا کفش، طناب، انواع واشر و...