امام خمینی

مکان‌های تأثیرگذار در انقلاب مشهد
جمع آوری خاطرات مردم مشهد از مکان های تأثیرگذار انقلاب اسلامی در این شهر ، همان چیزی است که ما در این مطلب به سراغش رفته ایم.
 اعلامیه‌گردانان کوچه‌های انقلاب
اشرف‌السادات میرسیار بانوی انقلابی کوچه سرشور از روزی که با مفهوم انقلاب آشنا می‌شود، علاقه زیادی به امام خمینی (ره) پیدا می‌کند. وقتی خبر بازگشت امام(ره) را می‌شنود خیلی خوشحال می‌شود، لبخندش در یادآوری آن روزها را تصور کرد: خانه پدرم تلویزیون نبود، حاج‌آقا فاضل استفاده‌اش را درست نمی‌دانست، همسرم هم به تبعیت از پدرم نگرفت، روزی که خبر بازگشت امام(ره) را شنیدم، از همسرم خواستم هر طور شده تلویزیون بگیرد تا مراسم را ببینم، تلویزیون را آورد، شکلات و شیرینی گرفتم، همسایه‌ها را دعوت کردم آمدند خانه ما با یک تلویزیون 14 اینچ سینما شد که بازگشت امام(ره) را در کنار هم دیدیم.
دعا برای شاه را قدغن کردیم
تا همین یک سال‌و‌خرده‌ای پیش که حاج‌محمود اکبرزاده از دنیا رفت، قطعا می‌شد او را مجموعه بی‌نظیری از روایت‌های شفاهی هیئت‌های مشهد دانست؛ روایت‌هایی با جزئیات فراوان که فقط از یکی مثل او توقع می‌رفت. یکی مثل او یعنی آدم خوش‌حافظه‌ای که از ریز خاطرات انجمن «نگارنده» و «فرخ» گرفته تا خرده‌اتفاقات هیئت‌های دوران شاه را خیلی خوب به یاد داشت و آن‌چنان‌که خودش تعریف می‌کرد، یک روز که لازم بود، 272‌بیت شعر را در اتوبوس بین راه یزد و تهران حفظ کرده بود. متن پیش رو که برگرفته از گفت وگویی منتشر نشده با ایشان در سال‌های گذشته است، کلیاتی است از آنچه حاج‌محمود از هیئت و انقلاب در دهه‌40 و 50 در خاطر داشت و حالا برای نخستین‌بار منتشر می‌شود.
راهپیمایی زنان را در مشهد راه انداختیم
مگر می‌شود در میان خاطرات نصفه‌نیمه او گشت و به پرسشی نرسید که ذهن را درگیر نکند؟! قرارمان می‌شود مدرسه علمیه‌ای که پایگاه اولین زنان انقلابی مشهد است، مدرسه اسلام‌شناسی حضرت زهرا(س). بانومقدسی خوش‌قول‌تر از ماست. بیایی اینجا اول از همه جذب اتاق‌ها، درها و دیوارهایی می‌شوی که همه بوی قدمت دارند و چیزی جز آسانسور، نظم پنجاه‌وسه‌ساله را به هم نریخته است. بانو‌مقدسی فقط منتظر عکاس است، فقط زمانی برای عکاسی!
روشنگری انقلابی‌ها در باغ‌های حسین‌آباد
بعضی محلات نقش پررنگ‌تری در انقلاب و این رویداد سرنوشت‌ساز تاریخی دارند. محله کوی سلمان و مسجد امام حسن مجتبی(ع) در منطقه5 یکی از آن پایگاه‌هایی بود که در بحبوحه انقلاب اسلامی، پایگاه جوانان و نوجوانان مبارز بود. تعدادی از آن جوانان را پس از 43سال دور هم جمع کردیم و خاطراتشان را ورق زدیم. خاطراتی پر از غرور و شادی و رشادت که با این مسجد و محله پیوند خورده است. خاطراتی درباره حمله به منزل پاسبانی شاه‌دوست، مستقرشدن در بیت آیت‌الله شیرازی یا نشستن روی لوله تانک در روز 10دی 1357.
سلمانی روحانیان انقلابی مشهد
منافقان برای اینکه مرا بترسانند، چندین‌بار تهدیدم کردند. مغازه آرایشگری‌ام را به آتش کشیدند و حتی یک‌بار با پیشنهادی از من خواستند که یک کیف‌ دستی حاوی نارنجک را در خانه آیت‌الله شیرازی بگذارم، اما پاسخ صریح منفی من به این پیشنهادهای شوم، آن‌ها را عصبانی کرد. دو موتورسوار قصد جانم را کردند که از آن مهلکه جان سالم به‌در بردم.این بخشی از صحبت‌های علی‌اصغر سرابی است که آرایشگر اختصاصی علمای مشهد پیش از انقلاب بوده است.
حبس‌کشیدن انفرادی برای آزادی جمعی
محمدرضا حیدری می‌گوید: در زندان وکیل‌آباد گروه‌هایی از جمله مجاهدین خلق، فدائیان اسلام، مارکسیست‌ها و... بودند برای همین وقتی یک نفر تازه وارد زندان می‌شد هر کدام از این‌ها سعی می‌کردند او را به عقاید خود نزدیک کنند. یکی از برکاتی که حضور بزرگانی چون شهید هاشمی‌نژاد در زندان برای انقلابیون داشت، این بود که با تحکیم اعتقادات افراد، نمی‌گذاشتند جذب دیگر گروه‌ها شوند.