پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حوالی سال 1355 بود که تیم برق پا گرفت. آن زمان اطراف چهارراه برق هنوز ساختوسازی نشده بود. بچههای محلههای طلاب و طبرسی برای بازی فوتبال این مکان را انتخاب کردند. محل بازیشان میدانی بود که فقط دو تا میله دروازه داشت. خطهایش تقریبا فرضی بود، شنی و خاکی. احمد محدث، مربی و سرپرست تیم، بچهها را دور هم جمع کرده بود. جالب این است که تیم برق که بعدها با چند تیم دیگر ترکیب و نامش فردوسی شد و اکنون نیز به نام شهید محدث شناخته میشود، برای خودش در محله قدرتی بود و با تیمهای مطرحی در سطح مشهد بازی میکرد. در بیشتر مواقع هم برنده میشد. همین چیزها بود که بچههای دهدوازدهساله محلههای طلاب و طبرسی را واداشت جدیتر دنبال زمین مناسب بیفتند.
اواخر دهه۴۰ با افزایش جمعیت طلاب دینی در مشهد، آیتالله فقیه سبزواری برای اسکان طلبهها از آستان قدس درخواست زمین کرد. مسئولان آستان قدس نیز مزرعه محرابخان همراه با مزارع اطراف را در قالب یک پلاک به ثبت رساندند و به طلاب مشهد اجاره دادند. از آن زمان این محله به کوی طلاب معروف شد.
نبرد رستم و سهراب تأثیر عجیبی بر محمدمهدی ناصری گذاشت به طوری که در آغاز هر سال تحصیلی، کتاب فارسی خود را برای پیدا کردن شعرهای حکیم سخن ورق میزد. بعدها نیز علاقه به فردوسی باعث شد او دلداده ادبیات بشود و به سرودن شعر روی بیاورد، اشعاری که تعدادی از آنها را در قالب کتابهای «یک غزل میهمان من باش» و «و عشق فرصتی میان ماندن و نماندن است» منتشر کرده است و پنج کتاب آماده چاپ دارد.
جالب تر اینکه او این روزها از طریق اجرای حرکات نمایشی فریاستایل در خیابانها و محلههای شهر امرار معاش میکند. برایش درآمد اجرای خیابانی چندان مهم نیست بلکه از اشتیاق و شوق تماشاگران و رهگذران انرژی میگیرد. او عضو تیم «پسران خورشید» مشهد است. علاوه بر این، در اجرای حرکات نمایشی با توپ استاد است و در دوره تازه «عصر جدید» حاضر شد اما نتوانست به مرحله بعد برسد.
تیم دختران خورشید از 31دختر ورزشکار تشکیل شده است که بیشترشان ساکن محلات حاشیه شهر مشهد هستند. دختران این تیم که اغلب قهرمانان رشتههای مختلف ورزشی هستند، پس از حدود نوزده ماه تمرین سخت، با شعار «بمب انرژی» در قاب تلویزیون و عصر جدید ظاهر شدند. دختران مشهدی که از نتیجه نوزده ماه تمرین سخت، راضی به نظر میرسیدند، با اعتمادبهنفس و انگیزه دوچندان به مشهد بازگشتند تا بازهم با تمرین در سالن ورزشی شهیدباهنر محله وحید، برای مرحله بعد این برنامه آماده شوند.
در کنار ورزش باستانی که جثهای قویپیکر برایش ساخته، سید جواد، روحی لطیف دارد. او ۱۸۰۰ بیت شعر در حال و هوایی که ورزش زورخانهای به او الهام کرده، سروده است.
جمعه روز قرار پهلوانان گذشته و امروز، برای کشتی گرفتن در گود طلاب است. کشتی باچوخه طرفداران زیادی دارد، از مردمان عادی گرفته تا مدیران شهری. محوطه هنوز خاکی است و دستانداز دارد و نباید خیلی وسواس روی تمیزی لباس و کفشهایتان داشته باشید. جمعیت در همان میدان خاکی میجوشد و لحظهبهلحظه بیشتر میشود. حاضران در هر نقطهای که فکر کنند دید و احاطهشان به میدان زیاد است، مینشینند و منتظر شروع مسابقه میمانند تا نبرد ۲ کشتیگیری را تماشا کنند که پنجهدرپنجه هم انداختهاند و قرار است یکی از آنها پشت حریف را به خاک بمالد و قند اول مسابقه را از آن خود کند. صدای صلوات از همان لحظه اول بلند است و هرچه جمعیت بیشتر میشود، فریادها هم بلندتر به گوش میرسد.
برخی از مساجد منطقه سالهاست چراغ شبستانشان را در سحرگاه میافروزند و پذیرای مشتاقانی هستند که دل در پی نیایش صبحگاهی دارند. مسجد بلال از جمله این مساجد در محدوده منطقه 3 شهری است. طبق روایت کسی که نماز صبحش را با جماعت بخواند مانند این است که از شب تا صبح مشغول عبادت بوده است. نماز صبح بهقدری برای پیامبر اکرم(ص) مهم بود که در تاریخ آمده است که ایشان گاهی در افراد حاضر و غایب نماز صبح را شمارش میکرد اما متأسفانه اکنون در شهر ما به فریضه نماز صبح بهای چندانی داده نمیشود.