محله جاهد شهر

محله
منطقه ۱۲

جاهد شهر

جاهدشهر یکی از آبادترین محلات منطقه ۱۲ است که به «محله اولین‌ها» شهرت دارد، زیرا نخستین کاربری‌های تفریحی، آموزشی، فضای سبز و... منطقه در این محله ایجاد شده است. جاهدشهر بیابانی بود که جهادگران با همتشان آن را به شهر تبدیل کردند و به همین‌دلیل بیشتر ساکنانش، شاغل در جهادسازندگی و ایثارگران بوده‌اند و علت نامگذاری‌اش هم همین بوده است.

محله جاهد شهر
کوچه پرجمعیت «آرامس»
کوچه سجادیه8 از قدیمی‌ترین معابر منطقه12 و در محدوده محله جاهدشهر قرار دارد. در سرتاسر این کوچه، مجتمع قدیمی «آرامس» جای دارد که بزرگ‌ترین هسته جمعیتی ناحیه متصل شهری منطقه12 است و حدود 1200واحد مسکونی را در خوی جای داده است. همچنین در سرتاسر این خیابان سه مرکز خرید تجاری محله قرار دارد که بیشتر نیازهای خوراکی، میوه‌جات، پروتئینی و حتی پوشاک اهالی را برطرف می‌کند.
30 سال سازندگی؛ به روایت یکی از اولین کارمندان جهادسازندگی مشهد
علی مروی، جهادگر سابق و مدیر خیریه محبان الائمه(ع)، یکی از چهره‌های شناخته‌شده محله جاهدشهر است. او می‌گوید: سال1358 کار در جهاد سازندگی را با درو کردن شروع کردم و حدود 30 سال بعد با بیل‌مکانیکی به پایان رساندم. هر جایی که احساس کردم مردم نیاز به خدمت و کمک دارند، به همراه نیروهای جهاد وارد عمل شده و با ساخت جاده، حمام، غسال‌خانه، لوله‌کشی آب‌آشامیدنی، برق و تلفن در روستاهای محروم شهر و استان شرایط زندگی بهتری را برای این افراد محروم و نیازمند فراهم کردیم.
آمادگی برای رقابت‌های بین‌المللی
هانیه دختری است که برای آینده‌اش هدف‌های بزرگی دارد و خودش را در قامت یک قهرمان می‌بیند. هانیه شیرزاد در ده‌سالگی کاراته را آغاز کرد، ورزش رزمی‌ای که هیجان روزهای کودکی‌اش را بیشتر کرده و همان‌طور که در مسابقات کشوری و استانی درخشیده است، این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه خودش را برای مسابقات بین‌المللی خاورمیانه که سه‌هفته آینده در مشهد برگزار می‌شود، آماده می‌کند.
قیام 15خرداد از نگاه جوان سیزده ساله‌ای که پدرش یک مامور وفادار به شاه بود
6دهه از قیام خونین 15خرداد می‌گذرد و حالا کمتر کسانی مانده‌اند که آن روز خونین را به چشم دیده باشند و ترس و شور و اضطراب آن سال را به خاطر داشته باشند. سیدمرتضی مرکبی از اهالی جاهدشهر، با اینکه سال42 نوجوانی سیزده‌ساله بوده و در تظاهرات شرکت نداشته است، خاطرات زیادی از خفقان آن سال و سال‌های بعدش به خاطر دارد. او که فرزند یک مأمور شهربانی وفادار به شاه بوده است، ماجراهای جالبی را از زاویه دید خودش برایمان تعریف می‌کند. پدری که سرانجام بعد از حمله ماموران گارد به بیمارستان امام رضا(ع) به صف انقلابیون پیوست.
30 کتاب هدیه عباس به کودکان
عباسعلی یونسی سپاهی در طول بیش از 2دهه فعالیت موفق به خلق بیش از 30مجموعه شعر در مقاطع خردسالان، کودک و نوجوانان، چاپ چندین کتاب و فعالیت گسترده در جشنواره‌ها و نشریات مختلف کشور شده‌است. پدر عباسعلی کشاورز ساده‌ای بود که سواد خواندن و نوشتن نداشت، مادرش، خدابیامرز هم تنها سواد مکتب‌خانه‌ای مختصری داشت و فقط می‌توانست قرآن بخواند، اما پدربزرگ پدری(عباسعلی سپاهی) از شاهنامه‌خوان‌های معروف روستای یونسی بود.
۱۵سالگی و آرزوی قهرمانی
می‌گوید: والدینم اهل ورزش و از قهرمانان کاراته کشور بودند، حمایت و تشویق‌های آن‌ها در زندگی ورزشی من خیلی تأثیرگذار بود. تمریناتم خیلی زود نتیجه داد و به مرحله مسابقات رسید.‌ اولین رقابتی که در آن شرکت کردم، مسابقات استانی سال91 در رده نونهالان بود، من درآن مسابقات، هم بی‌تجربه بودم و هم استرس داشتم، اما توانستم عنوان قهرمانی را از آن خودم کنم و این برای من یک تجربه فوق‌العاده بود.
مادربزرگ یک قرنی محله جاهدشهر 4نسل را پرورش داده است
خدیجه رسایی حسین متولد سال ۱۳۰۵ و اصالتا اهل غازیان بندرانزلی است، خدیجه خانم که فرزندانش او را عزیز خطاب می‌کنند در ۱۵ سالگی به عقد پسر خان درمی‌آید. عزیز می‌گوید: «محمود خلق و خوی خان‌زاده‌بودن نداشت و از اینکه بخواهد در آینده جا پای پدرش بگذارد و رویه او را ادامه دهد، بیزار بود، همین شد که تصمیم بر استقلال گرفت و راهی ورامین در اطراف تهران شد». عزیز در حدود یک قرن زندگی‌اش 5فرزند، 15نوه، 21نتیجه و 3 نبیره خود را درآغوش گرفته و نوازش کرده‌است.