پژوهش علمی فیروزه مدیر خراسانی و سهراب خواجه نژاد زوج هنرمند محله هاشمیه، درباره «تاثیر فرهنگ عامه از طریق تئاتر بر کودک» آنان را به اسیتژ تئاتر کودک در آفریقای جنوبی برد.
عموماشاءا... پارسال در رشته فلوت چوبی بین آموزگاران سراسر کشور رتبه سوم را به دست آورده است. خیلی بیشتر از اینها میدانیم که او رابطه تنگاتنگی با بخش پرورشی مدرسه دارد و اجرای برنامههای مختلف را راهبری میکند؛ نمایش تعزیهخوانی و برنامههای ریز و درشت دیگری را هم. حتی میدانیم بخشی از وقت عموماشاءالله به اجراهای خیابانی همراه با گروه «مشهد مهربانی» صرف میشود.او خدمتگزار مدرسه شهیدمسعود اختری است. پیاش را میگیریم تا به خیابان شهیدابراهیمی16 میرسیم.
مبین چهاردهساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجهنصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانشآموزان مدرسه است اما با همه نوجوانی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانیهای بهحقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که دهها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
اینجا در دل یکی از فرعیهای محله پایینخیابان، کلکسیون ضبط و رادیو احمد عطایی نوشین قرار دارد و خودش میگوید «اگر از روی شناسنامه بخواهید بدانید، 72سالم است، اما خودم فکر میکنم 10سال جوانترم!» عطایی کسی است که کار جمعآوری کلکسیون ضبط و رادیو را از 40سال پیش و با دستفروشی شروع کرده است و حالا هم از عشقش به دستگاههای صوتی قدیمی میگوید.
«زائر غلام هزاری» هنرمند بینشان و بیادعایی که این روزها برای احیا و زنده نگه داشتن تار و موسیقی ایرانی، سازش را بغل میگیرد و در کوچه و خیابانها بدون انتظار از مردم و چشمداشت مالی آهنگهای موسیقی اصیل ایرانی - اسلامی و سنتی مینوازد.
وقتی 13 سالش بود، تار را به عشق نواختن آن برای همراهی با صدای مادرش با یک پیت پنجکیلویی حلبی و سیم ترمز ساخت. اهل تربتجام است اما سالهاست که به مشهد آمده و درکوچهی باغ حسن خان در نزدیکی حرم مطهر زندگی میکند.
یک روز آرزوی دیدار با بزرگانی مثل کیهان کلهر و حسین علیزاده را در دل داشته و روز دیگر پا را از آرزوهایش هم فراتر گذاشته و کنار این بزرگان سنتور نواخته و آواز خوانده است. او حالا سرپرستی گروهی به نام «خسروان» را برعهده دارد و در این گروه در کنار خوانندگان قهاری مثل «سالار عقیلی» مینوازد و هنرنمایی میکند.احسان انوریان تاکنون سه آلبوم موسیقی را روانه بازار کرده است. «پیدای پنهان» با صدای سالار عقیلی، «چنگ عشق» با صدای جاهد ملکزاده و «رنجنامه نسلی سوخته» که ارکستری از سازهای زهی است و خاطرات، دغدغهها و رنجهای 25سال زندگی هنری احسان را با زبان موسیقی بیان میکند.
محمدرضا نوایی متولد سال77 است و در خانوادهای کمجمعیت بهدنیا آمد. پدرش وقت و بیوقت ساز میزد. به گفته خودش اولین صداهایی که میشنیده، آهنگین بوده است. حتی روزهایی که پدر به دام اعتیاد افتاده بود و حال زندگیشان خوش نبود، باز هم ساز میزد و محمدرضا باز هم تشنه شنیدن و گوشسپردن بود. با این حال بهعلت شرایط زندگی از دهسالگی برای اینکه درس بخواند مجبور بود در زمینههای مختلف از فروشندگی گرفته تا خیاطی و... کار کند.