سعید احمد سرکوهی، سرپرست گروه ساریکا که حالا موسیقی مقامی را در خارج از مرزها هم مینوازد، سال ۷۴ اولین دوتار زندگیاش را خرید. همان دوتار هم سبب آشنایی او با استاد جهانگیر دوتارنواز معروف شد. اولین دوتارش را از کارگاه همین استاد میگیرد و همانجا زیر نظر او آموزش میبیند. او میگوید: «دو، سه سال مداوم ساز زدم. ساز را زمین نمیگذاشتم. اوایل فقط برای دل خودم میزدم و همراه با آن میخواندم. آن ور نمیزدم که بتوانم جواب یک خواننده قدر را بدهم. آنقدر ساز زدم که یک روز ساز توی دستهایم شکست! اما بالأخره نتیجهاش را هم دیدم.»
می دانیم که با ورود حضرت رضا (ع) به ایران، یک تحول فرهنگی صورت گرفته است اما هیچ وقت نگفته ایم چقدر تحول هنری داشته ایم. ایشان از زمان ورود به خاک ایران تا زمان شهادتشان، منشأ تغییرات فرهنگی بسیاری می شوند و در واقع در خراسان، یک رستاخیز اتفاق می افتد که همه چیز از جمله هنر را تحت تأثیر خود قرار می دهد.هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران، در اقدامی تازه به جمع آوری نواها که محوریت آن امام رضا(ع) است، دست زده و توانسته بخش اعظمی از این تاریخ کهن فرهنگی و هویتی را که در ارتباط مستقیم با خراسان و مشهد است، جمع آوری و حفظ کند.
سارا الهی 32سال دارد و ساکن محله امام رضا(ع) است. از کودکی به نوازندگی علاقه داشته و همین موضوع سبب شده است که به سمت آموختن ساز پایه پیانو برود. او برای اولین بار در هشتسالگی مقابل پیانو قرار میگیرد و از آن روز تا به حالا آموختن و نواختن این ساز را ادامه داده است. الهی در این مدت 5کتاب در زمینه موسیقی تدوین و تألیف کرده است. همچنین آلبوم بیکلامی به نام «پرواز خیالانگیز» را تنظیم و منتشر کرده است.
حامد طاهری موسیقی را با سنتور شروع کرد و بعد از 5سال به عنوان ساز دوم و سوم، سه تار و سازهای کوبه ای تنبک و دف را انتخاب کرد. او میگوید: رشته دانشگاهی من فناوری اطلاعات بود و در دانشگاه هم رتبه الف داشتم. پس موسیقی خلاف تصور بسیاری از خانواده ها مانعی برای درس خواندن نیست بلکه می تواند یک آموزش پایه برای هر فرد باشد. من معتقدم ریتم ملودی بخشی از زندگی ماست.
سالهاست که در عرصه روزنامهنگاری، پژوهش، نمایشنامهنویسی و کارگردانی تئاتر فعال است و آثار فاخر زیادی را از خود به یادگار گذاشته است، سیدجواد اشکذری از اولین خبرنگارانی است که بومینویسی و معرفی هنرمندان مشهدی و خراسانی به ویژه در عرصه تئاتر را با قلم شیوای خودش به تحریر درآورده است. وی همچنین نمایشنامههای متعددی را نوشته، کارگردانی تئاتر کرده و در تعدادی از این آثار هنری نقش بازیگری و عروسکگردانی را ایفا کرده است. برخی از این نمایشنامهها دارای چنان درجهای از پختگی، معنا و مفهوم است که هنوز بعد از گذشت سالها، بارها و بارها بازسازی و به نمایش درآمدهاند. قلم، همدم و مونس شبها و روزهای جواد است و از او به صورت فردی و جمعی 24 کتاب از جمله «بربسیط بارش مهتاب»، «تئاتر +10»، «آقای صدای خاطره انگیز»، «فواره و عبور»، «آه و ماه» و... برجای مانده است.
افرا اردکانی میگوید: قرارگرفتن با ملیتهای مختلف در یک موقعیت مشترک برایم حس و حال خوب و تجربه خاصی به همراه داشت زیرا موسیقی یک زبان بینالمللی است و میتوان بدون بیان کلمهای آن را به دیگران منتقل کرد. پس از آنکه به ایران بازگشتم، کلاس نهم بودم که در جشنواره دانشآموزی خوارزمی در رشته پیانو شرکت کردم و رتبه دوم ناحیه را به دست آوردم. سال دهم نیز دوباره در جشنواره دانشآموزی خوارزمی شرکت کرده و این بار موفق به کسب رتبه یک ناحیه و رتبه سوم استان شدم.
مهرداد متبسم، سال 1350 با خونی که علاقه و استعداد موسیقی در آن جاری بود، متولد میشود و گوشش از ابتدا، با موسیقی اصیل و سنتی انس میگیرد. او از 15 سالگی، نوازندگی را با تنبک آغاز میکند و در این راه از آموزههای استاد محمد خواجوی بهره میگیرد. حدود 3 سال بعد، به تهران، نزد استاد مسعود حبیبی میرود تا از آموزههای او در دفنوازی برخوردار شود. آن زمان در مشهد و حتی دیگر شهرها، دف رایج نبوده است. در واقع خاستگاه این ساز به سنندج برمیگردد.