5 یا 6ساله بودم که به همراه چند نفر از دخترهای همسن وسالم در کوچه مشغول بازی بودیم. خطی کشیده بودیم و با سنگ بازی میکردیم. زمانی که نوبت من رسید لیلی کنان از داخل صفحه شطرنجی خطکشی شده عبور کردم. حالا باید سنگی را برمیداشتم و از پشت سر به داخل این خطوط شطرنجی میانداختم. اما زمانی که خم شدم تا سنگ را بردارم، دیدم دستی ندارم، هرکاری که کردم نتوانستم سنگ صاف سفید را با تنها انگشت دستم بردارم. احساسی از شرم و ناتوانی تمام وجودم را فراگرفت. با حالت گریه داخل خانه رفتم و در گوشهای از اتاق خانه کز کرده و گریه میکردم.
تا وقتی بچه هستی نقاش ی فقط یک تفریح است، یک سرگرمی دلنشین که با یک بسته مدادرنگی 12رنگ در دفتر نقاش ی میکشی و فردا از معلم نقاش ی انتظار بهبه و چهچه و نمره20 داری. اما حالا و بعد از 15سال گذران زندگی در حوزه هنر، میتوانم بگویم نقاش ی کردن را عین زندگی کردن لمس کردهام، نقاش ی برای من همانند راه رفتن، نفس کشیدن، غذاخوردن و کارکردن در زندگی جریان دارد و با من در حرکت است.
زندگی او به 2بخش هنر نقاش ی و طراحی دوخت تقسیم میشود. زهره سادات علوی برای هر کدام از آنها برنامه و آرزوهای دور و درازی دارد. از 6سالگی ذوق هنریاش گل میکند و نقاش ی میکشد. زهره در هنرستان خیامی درس میخواند و رشته طراحی دوخت را انتخاب کرده است. او ساکن محله ثامن و متولد 1384 است.
مریم نایب رزمگاهی هنرمند 32ساله در این سال ها آثار فاخری در زمینه طبیعت و حیات وحش به تصویر کشیده که بازخورد جهانی فوقالعادهای داشته است. تصویر نقاش ی او با نام «ببر در آب» در محافل هنری جهان و همچنین بین حامیان حیات وحش سراسر دنیا دست به دست چرخیده و تحسین اهل فن را به دنبال داشته است.هدف این هنرمند محله کارمنداناول که دغدغه حفاظت از محیط زیست دارد این است که با پنجههای هنرمند و تفکر خلاق و سبک هایپر رئالش زیبایی مخلوقات خداوند را روی بوم نقاش ی نشان دهد نه با تاکسیدرمی آنها.
١٨سال بیشتر ندارد اما شرح فعالیتهایش طولانی است. همهچیز از دوره دبستان آغاز شد؛ وقتی که ریحانه موسوی در زنگهای تفریح دست معلمش نخ و کاموا و میل بافتنی میدید. او با دقت به دستهای معلمش نگاه میکرد و مجذوب هنر بافتنی شد. مادر برای ریحانه میله و کاموا خرید و او خیلی زود شال، کلاه و... میبافت. کمی که گذشت، ریحانه به هنر سینما و تئاتر هم علاقهمند شد؛ هنری که برای اطرافیانش ناآشنا بود، اما او تصمیمش را گرفته بود.
جزئیات در نقاش یهای محمدطاها سیدی آنگونه دیده میشود که در سایر همسن و سالهایش کمتر به چشم میخورد. او با سن کمش، داستانگوی خوبی هم هست، قصههایی که ذهن کودکانه خلاقش آن را خلق میکند. اینها نشان از توجه پدر و مادرش به استعدادهای او دارد، بهویژه مادرش الهه زاهدی که خودش هم در نقاش ی دستی در آتش دارد و فرزند 6سالهاش را در این زمینه به خوبی حمایت میکند. محمدطاها و خانوادهاش ساکن محله امامخمینی(ره) هستند.
بهار سادات حسینی، هنرمند جوان محله هاشمیه میگوید: دنیای هنر چالشهایی دارد که مسلما با ورود به این فضا با آنها روبهرو میشویم. ولی یک هنرمند در زندگی حرفهایش که با کلیت زندگی او در یک پیوند همیشگی وگسست ناپذیراست، یاد میگیرد و میداند که هر چالش، اتفاقی است برای تلاش بیشتر. برای من سختترین چالش کار آنجاییست که بخواهی کارت را خیلی توضیح بدهی تا طرف مقابل متوجه ارزش کارت بشود.