توس

کوتاه‌قامتان بلند همت
تیم فوتبال کوتاه قامتان خراسان که بیشتر ورزشکاران آن را بچه‌های ساکن بولوار توس و بولوار شاهنامه تشکیل داده‌اند، 5سالی می‌شود که فعالیت خود را آغاز کرده است و مهمترین هدف آن بعد از سلامتی جسم، شادابی روح و خارج‌کردن کوتاه‌قامتان از لاک گوشه‌گیری و انزوا است. این تیم تاکنون در مسابقات دوستانه متعددی شرکت کرده و حتی مقام سومی کشوری را هم به دست آورده‌است. اعضای تیم فوتبال کوتاه‌قامتان خراسان حتی به تورنمنت بین‌المللی برزیل هم دعوت شدند که به دلیل نبود اسپانسر و معضلات مالی میسر نشد.
عروس‌کشانی که زندگی فاطمه خانم را سیاه کرد
فاطمه قرایی با همسرش زندگی خوب و خوشی داشت، اما یک اتفاق ناگوار همه خوشبختی‌های او را به تلخی مبدل کرد. او می‌گوید: «چند سال در کنار همسرم زندگی خوب و شادی داشتیم، تولد فرزندم(محمد عماد) نیز شادی و نشاط زندگی ما را دوچندان کرده بود، اما یک تصادف، زندگی خانوادگی ما را تباه و نابود کرد. 7سال قبل به همراه همسر و پسرم سوار بر خودرو شخصی خودمان درحالی که از میهمانی یکی از اقوام به طرف خانه برمی‌گشتیم، در مسیر (خیابان سیدی) با کاروان عروسی برخورد کردیم. یکی از راننده‌ها که حالت طبیعی هم نداشت کنترل خودرو از دستش خارج شد و با شدت به اتومبیل ما برخورد کرد. خودرو ما واژگون شده و راننده خاطی نیز از صحنه متواری شد و هیچ‌گاه او را نیافتیم. بعد از این حادثه همسرم فوت کرد، پسرم با اختلالات شدید مغزی مواجه شد و من هم هر دو پایم را از دست دادم...!»
36 سال با بچه‌های حاشیه‌شهر
مسعود کیوانی متولد سال ۱۳۴۳ در مشهد است و در محله الهیه سکونت دارد. او که از دوران سربازی به عنوان معلم سرباز خدمت معلمی در مناطق محروم را شروع کرده تا به امروز به این خدمت ادامه داده است. او در طول این سال‌های طولانی با عناوین مختلف معلم، مدیر مدرسه و دبیرستان، مدیر هنرستان، مدیر مرکز پیش‌دانشگاهی، مدیر مرکز پژوهشی و مدیریت مجتمع شبانه‌روزی خدمت کرده‌ و تقریبا تمام این ۳۶ سال را در مناطق محروم و ۳۲ سال آن را نیز در منطقه آموزش و پرورش تبادکان سپری کرده‌است. او نقش موثری در راه‌اندازی چندین پژوهش‌سرا در منطقه تبادکان داشته و دانش‌آموزهای مستعد فراوانی را به نظام آموزشی کشور معرفی کرده‌است.
مهدی عبدی هر هفته 15کیسه زباله از بیابان‌های توس جمع می‌کند
مهدی عبدی در روستای ناظرآباد( توس 147) زندگی می‌کند. پاکیزگی روستا و محل زندگی‌اش برای او بسیار حائز اهمیت است و به هر دری زده تا پاکیزگی و طراوت را به کوچه باغ‌های روستای ناظرآباد برگرداند. مهدی از تبدیل زمین‌های کشاورزی به ویلا و رعایت‌نکردن نظافت روستا توس ط شهرنشینانی که آخر هفته خود را در ویلاهای روستای ناظرآباد می‌گذرانند، بسیار دلگیر است و هرهفته خودش به تنهایی نظافت مسیر جاده روستای ناظرآباد را انجام می‌دهد.
آزاده ایرانیِ متولد نجف!
شرایط اسارت بسیار سخت است. محمدجواد سالاریان، آزاده‌ای است که بیش از 4سال و نیم از عمر خود را در «اردوگاه10 الرمادی» و زندان شهر تکریت گذرانده است. وی از کودکی به سبب هجرت خانواده‌اش به کشور عراق به زبان عربی تسلط داشته و در زندان‌های حزب بعث، نقش مترجم اسرای ایرانی را ایفا می‌کند، به همین دلیل در بین هم‌رزمان خویش به «محمد مترجم» معروف است. این آزاده سرافراز اول شهریور سال 69 به کشور بازمی‌گردد و کتاب خاطراتش با عنوان «نسیم تقدیر» را به رشته تحریر درمی‌آورد که چاپ هجدهم خود را پشت سرمی‌گذارد، کتاب دیگر او به نام «سیمای استقامت» مراحل ویراستاری را پشت سرمی‌گذارد و به زودی چاپ خواهدشد.
از پای دارِ مادر تا بام موفقیت در صنایع دستی
زینب یوسفی رتبه دوم رقابت‌های «جاجیم‌بافی» جشنواره هنرهای تجسمی استان آذربایجان شرقی آرزوی راه‌اندازی کارگاه قالی‌بافی برای زنان آسیب‌پذیر را دارد.
تصادف کردیم، دیر رسیدیم، اشتباه بافتم، اما باز هم اول شدم
اسماء میرکی یکی از بافنده‌های ماهر فرش دست‌باف در بولوار شاهنامه است. او 22سال دارد و سال دوازدهم، در رشته «بافت فرش» جشنواره هنرهای تجسمی استان آذربایجان شرقی مقام نخست را به دست آورد. اسماء می‌گوید: «در جریان سفر به تبریز راننده وسیله نقلیه ما در راه تصادف کرد و به همین دلیل چندساعتی دیرتر به محل مسابقه رسیدیم. از طرفی استرس تصادف بر من تأثیر گذاشت به طوری که در ابتدای بافت و نشستن پشت دار قالی دچار اشتباه شدم و ترتیب تاروپود‌های قالی را رعایت نمی‌کردم. بعد از چند دقیقه که متوجه این موضوع شدم، با وجودی که وقت زیادی نداشتم، عزم خود را جزم کردم و رتبه نخست را به دست آوردم».