خاندان ادیب که سابقه سکونت ۲۵۰ ساله در محله فردوسی را دارند، از حامیان همیشگی فردوسی بوده و نام خانوادگی ادیب را به عشق همین ارادت برگزیدهاند.
علی نصیری، جانبازِ ورزشکار محله چهاربرج، اولین باشگاه کوهنوردی منطقه ۱۲ را راهاندازی کرده است. او با اینکه از ناحیه هر دو پا ترکش خورده، کوههای بسیاری را فتح کرده است.
بقایای روستای قدیم اسلامیه، یکی از بناهای ۶۰ساله، اما با ظاهر هزار ساله در محدوده تابران توس است که اهالی محله فردوسی آن را «قلعه بالا» مینامند.
بزرگترین نماد گردشگری شهر مشهد بعد از حرم امام رضا (ع)، آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی است که در منطقه ۱۲ قرار گرفته است.
مقصد ما آرامگاه فردوسی در انتهای بولوار شاهنامه است. در ابتدا قدم به جلوخان آرامگاه میگذاریم، با آن مجسمههای زیبا که تجسمی از اساطیر شاهنامه را پیش چشم رهگذران نمایان میکند. از جلوخان که میگذریم و از چندین پله که بالا میآییم، آنجاست که باغ افسونگریاش را به رخ میکشد و هر بیننده را مسحور خودش میکند. انبوه درختان بلند بالا قدعلم کردهاند و در انتها هم سازه باشکوه آرامگاه فردوسی قرار گرفته است. همین زیباییها سبب شده است که بازدید روزانه از این مجموعه در تابستان امسال تا 5000نفر در روز هم برسد.جلوخان و محوطه آرامگاه فردوسی یک باغ و فضای سرسبز است که متعلق به همه مردم ایران است.
بیگمان یکی از خاطرهانگیزترین عکسهای آلبوم مشهدیها، شیرهای یالدار کوهسنگی است؛ محافظان طلایی این بوستان محبوب مشهدیها که 85سال است روی پلههای سنگی ایستادهاند. آنها همراهان دیگری هم داشتهاند که زمانی دورتادور استخر جانمایی شده بودند، مثل مجسمه نبرد پهلوان و نهنگ(گرشاسپ و تمساح) که درست پایین پای شیرها در حوضچه کوچکتری قرار گرفته بوده و در معدود عکسهای مردم باقی ماندهاند. شانس یارمان شده است که هنوز هم میتوانیم با شیرهای شهرنشین کوهسنگی دمخور باشیم.
ما در هنرستان امیرعباسیان حسینی در منطقه آموزشی تبادکان با فاطمه قهرمانلو و زهرا حاتمی آشنا شدیم، دخترانی که تنها 18 سال دارند و کارگاه معرقکاری آنها، منبع درآمد بسیاری از بانوان بدسرپرست و دختران محله کلاتهبرفی است.
با حدیثه و نرگس آشنا شدیم دو خواهر سوزندوز که علاوه بر درس خواندن و سوزندوزی کردن گاهی صبح تا شب در زمین کشاورزی کار میکنند.
برای این دخترها کار عار نیست و رنج ندارد برعکس آنها دخترهایی هستند که عشق بزرگی به زندگیشان دارند.