دانشگاه

این دانشجویان واحدهای زندگی را پاس می‌کنند
چندسالی می‌شود که قبولی در کنکور دیگر شکستن آن شاخ غول معروف نیست؛ دلیلش کمترشدن جمعیت شرکت‌کنندگان است یا زیادشدن تعداد دانشگاه ‌ها، موضوع بحث ما نیست. ورود به دانشگاه سخت باشد یا آسان، فرقی در احوال دوران دانشجویی ندارد. هر دانشجو داستان خودش را در عبور از سد کنکور دارد. برخی آن‌قدر قبل از ورود به دانشگاه سختی می‌کشند و درس می‌خوانند که ترجیح می‌دهند بعد از دانشجوشدن دست‌کم برای مدتی دور درس‌خواندن را خط بکشند! برخی سعی می‌کنند در کنار درس‌خواندن، خودشان را مشغول کاری دیگر کنند. عده‌ای هم دانشگاه برایشان صرفا محل تحصیل است و بس. روز دانشجو بهانه‌ای است تا نگاهی بیندازیم به داستان 4دانشجو و یک مکان دانشجوپرور.
پایگاه بسیج شهید چمران یک نمونه کشوری است
به مناسبت هفته بسیج راهی پایگاه بسیج شهید چمران واقع در مسجد ولی عصر (عج) خیابان شهید دایی می‌شویم. این پایگاه توانسته با وجود فضای بسیار کوچکی که در اختیار دارد در یک محله فعالیت‌های بزرگی انجام دهد. آن طور که به عنوان یک پایگاه نمونه در کشور معرفی می‌شود. پایگاه شهید چمران جزو اولین پایگاه‌های بسیجی است که در مشهد هم‌زمان با فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفان در ۵ آذر سال ۵۸ به طور رسمی فعالیت خود را به طور گسترده آغاز کرده است.
کلاس کنکور رایگانِ پزشکان آینده
با وجودی که بسیاری از صاحب‌نظران عقیده دارند برای قبولی در کنکور نیازی به حضور و استفاده از این موارد کمک آموزشی نیست، اما در اذهان عمومی این باور جاافتاده است که قبولی در رشته‌های خوب، حضور در این کلاس‌ها را می‌طلبد. «امیررضا بابک» و «سجاد سهیلی» دو جوانی هستند که در همین راستا دست به ابتکار زده و با برگزاری کلاس‌های کمک‌آموزشی با تعداد بسیار کم به‌طور رایگان علاوه‌بر آموزش، مشاوره تحصیلی برای دانش‌آموزان حاشیه شهر دارند.
قرائت‌خانه دانشجوساز مسجد «حاج آخوند»
مسجدی که در دهه60 و روزهای جنگ از محفل‌های مهم فکری جوانان و یکی از مراکز سامان‌دهی آن‌ها برای اعزام به میدان نبرد بود، برای اینکه دوباره جوان‌ترها آن را خانه دوم خودشان بدانند، قرائت‌خانه راه انداخته است. این قرائت‌خانه فقط با 50متر مساحت، هرروز نیمکت‌هایش پر از جوان‌هایی است که درس‌خواندن در مسجد را به دیگر کتابخانه‌های عمومی ترجیح داده‌اند.
نقاش محله بهشتی: استعداد نقاشی با علم کامل می‌شود
مجیدآقا 39ساله، ساکن محله بهشتی است و ماجرای نقاش‌شدنش شنیدنی. پدر پرستارش که نقاش هم بوده است، زمان بیکاری‌ را در مغازه‌اش سپری می‌کرده و مجید نیز به‌تبع کار پدر از 14سالگی نصف روز را در مدرسه و نیمه دیگر روز را در مغازه پدر می‌گذرانده است. از طرفی، دوستی پدرش با استادان نقاش سبب آشنایی مجیدآقا با نقاشانی همچون محمد خوش‌صفت، محمد مهراف، قدیر صباغیان و محمد حمیدی شد؛ هر چند اندک .
پرونده‌ای به یاد احمد مهدوی دامغانی، پرچم‌دار شکوه ادب پارسی
استاد احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد متولد شد. علوم متداول قدیم و جدید را دراین شهر فراگرفت و سپس به تهران رفت. او در سال ۱۳۲۷در دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. دامغانی در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. او سپس به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکده‌های ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی را تدریس کرد. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پسا دکترا بود. پرچمدار شکوه ادب پارسی 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.
درباره یک مشهدی که پرچمدار هویت ایران در آمریکاست
وقتی دانشگاه تهران اعلان کرده بود که دبیری برای تدریس ادبیات عرب لازم دارد و برای داوطلبان امتحان برگزار می‌کند، من و دکتر شهیدی و دکتر مهدوی دامغانی که از همه داوطلبان شاخص‌تر بودیم از دکتر علی‌اکبر سیاسی، رئیس دانشکده، خواستیم که امتحان را لغو کند و از آقای بدیع الزمانی رسما برای تدریس دعوت به عمل آورد. مرحوم همایی گریه می‌کرد و می‌گفت: کاش در زمان ما هم جوانمردانی مثل شما بودند که حق استادی را رعایت می‌کردند.