دفاع مقدس

گفت وگو با مسعود تیمورزاده؛ فرمانده گروهان حفاظت در جماران
آقا‌مسعود در یک‌سالی که در جماران محافظ بوده است، آدم‌هایی را از نزدیک ملاقات کرده است که از جذبه معنویت امام (ره) کم مانده بوده قالب تهی کنند.
حکایت ۱۲‌سال چشم‌انتظاری پدر و مادر شهید دهقان
پیکر شهید ابراهیم دهقان پس‌از ۱۲‌سال، توسط گروه تجسس یافته شد. شاید گفتن این خبر به کلام آسان باشد، اما وقتی پای دل مادر و پدری می‌نشینی، که هر ساعت این ۱۲‌سال، قدر عمری برایشان گذشته است.
شهادت عبدا... عبدی در ماه رمضان و هنگام وضوگرفتن بود
لیلا مقدسی، همسر شهید می‌گوید: درست وقتی پسرمان چهارساله و دخترمان چهارماهه بود، عبدالله عازم جبهه شد.
سعید رسول‌زاده، «آقارجب» اهالی تئاتر مشهد است
رسول‌زاده در تئاتر «خواستگاری»، نقش مردی آذری‌زبان به نام آقارجب را بازی می‌کند؛ «ماجرا‌های این آقارجب، ادامه‌دار شد و من در این نقش، طوری جاافتادم که اهالی تئاتر مشهد، عنوان آقارجب را به من دادند.»
جهادگران؛ سنگرسازان بی‌سنگر بودند
بسیاری از اهالی قدیمی محله جاهدشهر را جهادگران اول انقلاب هستند. آن‌ها با ساخت خاکریز، پل و پشتیبانی نیرو‌های رزمنده، حماسه بزرگی خلق کردند.
نخستین موزه محلی شهدا در خانه شهید اسفندیاری افتتاح شد
خانواده شهید، ولی الله اسفندیاری چندسالی می‌شود بخشی از خانه خود را به حسینیه تبدیل کرده‌اند. علاوه براین، آن‌ها اولین موزه خانگی شهدای محله‌شان را هم در این خانه معنوی برپا کرده‌اند.
برای جوانه‌های گندم گریه کردم
طاهره سادات زرقانی یکی از سمنوپزهای محله شهرک قدس است، او از روزهای ابتدایی شروع کارش می‌گوید: چندین مرتبه گندم‌ها را خیس کردم تا جوانه بزند، اما هر بار گندم‌ها یا پلاسیده می‌شد و یا بو می‌گرفت