کسادی کار خیاطی، محسن رحیمدل را مجبور میکند پاکبانی را تجربه کند. میگوید: هر زمان در فضای سبز درختها را آب میدادم، به موضوع جدید برای نوشتن فکر میکردم.
مردم در روزهای مانده به نوروز هفت نوع میوه خشک شامل بادام، چهارمغز، پسته، کشمش، سنجد، غولینک یا زردآلوی خشک و انجیر را میشویند و در یک ظرف بزرگ در آب گرم خیس میکنند.
کانکس سفید و بزرگی در حاشیه پیادهراه دور میدان بوستان جا خوش کرده است. روی دیواره کانکس، نوشته شده است: «پیشخوان خدمات کتاب خانهای نور امید» و کلی هم نقش و نگار دارد.
لیدا نادرنیا بانوی خیری است که تحصیلات حوزوی دارد و مولف کتب مختلفی از جمله تربیت فرزند، تفسیر باور مهدویت، تفکر سیاسی، قرآندرمانی است. او مدتها است خیریه پدرش را مدیریت میکند.
مغازهای کوچک در ابتدای خیابان شهید شفیعی ۱۹ در محله شهیدآوینی؛ هم فروشگاه است و هم پاتوق کودکان و نوجوانان.
با توجه به نیاز جامعه دانشگاهی ساکن در محله سجاد که هر روز نیز در حال بیشترشدن است، مکان کنونی کتاب خانه پاسخگوی نیاز دوستداران کتاب نیست.
کتاب خواندن یکی از بهترین تفریحات امیدرضای 13 ساله است است. او که در حال حاضر بیش از سیصدجلد کتاب دارد، میگوید: هر سال تعداد زیادی از کتاب هایم را به کتاب خانهها اهدا میکنم تا دیگران هم بتوانند از آنها استفاده کنند.