صندوق خاطرات

مامان گلی هر روز از زیر تابلو برای حمید دست تکان می‌دهد
وقتی مامان‌گلی از زیر تابلو هنرستان‌۲۳.۲ که اسم حمیدش روی آن نوشته شده است، می‌گذرد، بلند می‌گوید: سلام مادر، دارم میروم مسجد. دستی برای حمید تکان می‌دهد و می‌رود به‌سمت مسجد امام‌علی (ع).
روزنامه‌نگاری در دارالمجانین!
یحیی سمیعیان‌ریحان (۱۲۷۲-۱۳۶۳خورشیدی) مدیر روزنامه «نوروز»، برای نوشتن یک مقاله، با حکم دادگاه ابتدا به زندان اداره نظمیه و سپس از آنجا به دارالمجانین (دیوانه‌خانه) فرستاده می‌شود.
گنج همسایگی در سرخس
رمضانعلی ایزدی می‌گوید: یابان مصلی قبل از انقلاب یک معبر خاکی باریک بود و باغ‌های انگور و زمین‌های سبزی‌کاری‌شده اطراف آن دیده می‌شد.
خلاص شدن از نان آجری در سربازی
رمضان‌علی خردمند می‌گوید: یکی از موضوعاتی که سبب ناراحتی سربازان شده بود، نان بی‌کیفیت بودکه هفتگی از تهران می‌آمد. درجریان بازدید فرماندهان عالی‌رتبه ارتش، موضوع نان آجری مطرح شد.
هیچ‌کس حاضر نبود از آن گردنه بگذرد
همشهری کوچه بیستون مدعی است رکورددار رانندگی با خودروهای سنگین است.
سفره نوروز در یک اتاق دربسته پهن بود!
سمیه نجات‌زادگان از اتاق دو لَتی می‌گوید که سفره بزرگی از این سر اتاق تا آن سرش پهن می‌شد، اما درِ این اتاق تا شب و بعداز افطار و آمدن میهمان‌ها بسته بود.
آداب و رسوم نوروز پای صحبت قدیمی‌های مشهدقلی
بعضی از خانواده‌ها دو قالی پشمی دست‌باف داشتند که سالی یک بار آن هم در ایام نوروز و برای میهمان‌های نوروزی استفاده می‌کردند. این قالی‌ها از اول فروردین در خانه پهن بود تا میهمان‌ها روی آن بنشینند.