پاکبان

ماهم کارگریم، مثل شما که دکترید، مهندس یا کارمندید
داستان زندگی پاک دستانی که چرخ شهرمان با زور بازوی آن ها می چرخد
نگهبانان پارک ملت، امانت‌داران بی‌نام و نشان
بعضی افراد وقتی وسیله‌شان گم می‌شود، گمان می‌کنند اگر نگهبانان و مأموران انتظامات آن را پیدا کنند، تحویل نمی‌دهند و همین باعث می‌شود که نسبت به ما حالت تهاجمی داشته باشند. البته زمانی که متوجه اشتباهشان می‌شوند، عذرخواهی می‌کنند اما به هر حال این برخوردها خاطرات تلخی در ذهن نگهبانان می‌گذارد. این بخشی از صحبت‌های محسن طاهری نگهبان بوستان ملت است که می‌گوید: من و همکارانم هر روز وسایل باارزش متعددی را پیدا می‌کنیم و تحویل می‌دهیم؛ از قطعات طلا گرفته تا اسناد و مدارک و چک حامل به‌روز با مبالغ سنگین، اما وظیفه خود می‌دانیم که آن‌ها را به دست صاحبانشان برسانیم.
بازآفرینی با ضایعات
راه‌اندازی کارگاه خیاطی برای تولید ریسه و پرده از پارچه‌های استفاده‌شده، ساخت فرغون از ورق‌های ضایعاتی آهن، پرورش گل و گیاه به‌جای خرید و همچنین ساخت بالابر به‌جای اجاره آن از مهم‌ترین اقدامات شهرداری منطقه ثامن بوده که امسال اجرا شده است. طرح‌هایی که نقطه قوت آن استفاده از ظرفیت محلی است؛ زیرا این تولیدات خلاقیت کارگران و پاکبان ‌ها را نشان می‌دهد و از طرف دیگر باعث بازآفرینی شده است.
پاکبانان خانه سوخته همکارشان را بازسازی کردند
حسن سهرابی تا به خود می‌جنبد، آتش زبانه می‌کشد و کار از کار می‌گذرد. فقط می‌تواند خودش را بیرون بکشد و به حیاط نقلی خانه‌اش بیندازد. بعد با صدای بلند از در و همسایه کمک بخواهد. تا خودرو آتش‌نشانی از راه برسد چیزی به‌جز خاکستر از خانه و متعلقاتش باقی نمی‌ماند و صفر تا صد خانه در آتش می‌سوزد. در آن لحظات سخت فقط خدا را شکر می‌کند که خانواده‌اش در خانه حضور نداشتند و از این حادثه جانشان به خطر نیفتاد. بعد از گذشت چند روز از این حادثه، چند روزی هم طول می‌کشد تا رطوبت دیوارها گرفته شود. بعد از آن پابانان همکار او، دست به کار می‌شوند. گچ‌کار، سیم‌کش، لوله‌کش و... هر کدام از پاکبان ان که مهارت فنی دیگری داشتند برای بازسازی خانه پای کار می‌آیند.
سلفی‌های ماندگار با «رفتگر»
المان‌های وسط میدان قائم(عج) برای چه کسی نصب شده‌اند؟ اگر برای عابران پیاده است که آنجا جای بازدیدشان نیست و فقط باعث تصادف می‌شود و اگر برای راننده‌ها نصب شده است که هنگام حرکت به چشم آن‌ها نمی‌آیند. شما الان که عکس‌ها را نشانم دادید یادم آمد. ولی مثلا چرخ خیاطی چند سال پیش، هم قشنگ بود و هم اندازه‌اش با وسعت میدان تناسب داشت. این المان‌ها هم خوب است اما بهتر بود در میدان‌ها و تقاطع‌های خود قاسم‌آباد نصب شوند، آن‌طور بهتر دیده می‌شدند. این بخشی از اظهارات یک شهروند درباره این المان است.
پاکبان محله پنجتن به خاطر کارش معلول شد، اما حتی کسی به دیدارش نرفت!
سید حسین حسینی، پاکبان شهرداری مشهد بود که در سال 90 بر اثر تصادف دچار آسیب نخاعی شد. این حادثه تلخ‌ترین اتفاق زندگی بی‌بی ربابه، مادر خانواده است و یادآوری‌اش هم برای او دردناک است. سیدمحمد، مرد خانه نحیف و لاغر است؛ جانباز شیمیایی جنگ. قدیم کارگر کارخانه موزاییک سازی بوده، اما توان جابه جاکردن بار نداشته است و حالا نان خشک خانه ها را جمع می کند. سیدمحمد مهمان نواز است. چندمین بار خوشامدمان می گوید. برایش عجیب است که کسی زنگ در خانه آن ها را زده باشد. همه درددلش به همین جمله خلاصه می شود؛ «در همه این سال ها کسی به دیدن حسین نیامده است.»
ردپای هنر شرقی در برندهای غربی
سلماز آخوندی جزو اولین دانش‌آموختگان مقطع کارشناسی در رشته طراحی دوخت و لباس در استان است و از آنجایی که تخصص اصلی او طراحی لباس برای مشاغل مختلف است، لباس‌های گوناگونی برای کارگران کارخانجات، رستوران‌ها و... طراحی کرده است اما در این بین، سال95 لباسی برای پاکبان ان پایتخت معنوی ایران طراحی کرد که مورد استفاده 6هزار پاکبان قرار گرفت و تا چند روز دیگر هم از لباس جدید این گروه که او طراحی کرده رونمایی می‌شود.