غلامرضا فنودی میگوید: یک پا و هر دو دستم تیر خورد و افتادم؛ همهچیز در یک لحظه اتفاق افتاد و تمام. نام ما جایی میان زمین و هوا، درمیان مفقودالاثرها نقش بست.
برات ایمانی خانه شهدا را میشناسد و برنامهریزی شام غریبان از سیسال قبل با او بوده است. به خانه هر شهیدی که نزدیک میشویم، پدر و مادر، همسر، دختر و پسر شهید را خطاب قرار میدهد.
هر بار اجرا میکنیم، اول خودمان گریه میکنیم. باید تجسم کنیم در صحرای کربلا چه گذشته است. بارها پیش آمده است که آنقدر اشک ریختهایم که نتوانستهایم متنمان را بخوانیم.
نخستینمرکز نگهداری بیماران صعبالعلاج ایران («هاسپس») در انتهای بولوار دلاوران (دلاوران ۶۳) به همت پروفسور سیدرضا خطیب، رئیس سابق انجمن جراحان مغز و اعصاب آمریکا، پا گرفته است.
بیمارستان و بنیاد خیریه دکتر خطیب در کوچه دلاوران ۶۳ قرار دارد و به همین خاطر این کوچه میان مردم به نام دکتر خطیب معروف است.
کوچه سرافرازان ۵ بخشی از زمینهای مرحوم باباخان ایزدی است که اوایل انقلاب ازسوی سازمان زمینشهری وقت خریداری و با قیمتهای مناسب به خانوادههای پرجمعیت واگذار شد.
از مادرش مشورت خواست تا ببیند چطور میتواند دایی شهیدش را هم به مراسم دعوت کند. اعظمخانم پیشنهاد کرد که مراسم عقد را درکنار مزار برادر او در بوستان خورشید برگزار کنند.