تئاتر

از کربلا تا سوریه در مسیر عشق بوده‌ایم!
«گروه تئاتر سلما» برآمده از مؤسسه‌ای قرآنی است که سال‌هاست معارف دینی را برای مخاطبان نوجوان و جوانش آموزش داده است. الهام فکور سال‌هاست که در قالب همین گروه، تئاتر های مذهبی را سروسامان داده و همراه با 30بازیگر نمایشی برگرفته از رویدادهای عاشورای حسینی و مدافعان حرم را به‌صورت ترکیبی نگاشته و اجرای صحنه‌ای داشته است. او نویسنده آثار مذهبی و همچنین مربی تئاتر برای فراگیران مؤسسه قرآنی است. بازیگران این تئاتر از میان خانم‌های دانشجو و طلبه انتخاب شده‌اند و بدون دریافت دستمزد تئاتر را روی صحنه برده‌اند. آن‌ها معتقدند می‌توان معارف دینی را در قالب‌های نوین هنری متناسب با ذوقیات مخاطبان امروزی ارائه داد.
ماجرای دانش آموز بازیگوشی که کارگردان و بازیگر شد
سال اول دبیرستان، امام جماعتی داشتیم به نام آقای اسماعیلی. ایشان گروه تئاتر ی راه‌اندازی کرده و از آنجا که آوازه شیطنت‌هایم به گوشش رسیده بود، برای اینکه من را زیر نظر داشته باشد در آن تئاتر  نقش پدر پیر یک شهید را هم به من داد. در آن نمایش‌ها که در مدارس برگزار می‌‌‌شد‌، نمایش ما رتبه‌ای کسب نکرد، اما نقش اول بازیگری به من داده شد. این موفقیت برای من خیلی خوش‌حال‌کننده بود.‌ از آن به بعد‌‌ تقلید را کنار‌ گذاشتم. این نتیجه یک کار درست فرهنگی بود؛ اینکه چطور آقای اسماعیلی هوشمندانه دانش‌آموز شر و شیطان را بدون گرفتن هیجانات و شور نوجوانی از راه برنامه‌های فرهنگی جذب کرد.
صحنه‌های بی‌هنری
مهدی فخارالحسینی از نقاشانی است که پیش از این آثارش در نمایشگاه گروهی نگارخانه مجتمع نمایش داده شده است. او درباره وضعیت این روزهای هنرمندان و مخاطبان می‌گوید: شیوع کرونا ضربات سنگینی را به فضاهای هنری وارد کرده است که ضررهای اقتصادی به بخش خصوصی و هنرمندان قسمتی از آن است اما مهم‌ترین نکته‌ قطع ارتباط هنرمند و مخاطب است که سبب زیان هر دوطرف می‌شود.
شش ماهِ شیرین
از همان دوران کودکی پای ثابت اجراها و نمایش‌های مدرسه بوده و آرزوی بازیگری در سرش داشته است. در کلاس‌های تئاتر که شرکت می‌کند، اجراهای جدی‌تر او یکی یکی شروع می‌شود. ٢٥سال بیشتر ندارد و حالا 10 اجرای خیابانی، 10 اجرای عروسکی، بازی در چند نمایش تئاتر و... را در کارنامه کاری‌اش دارد اما جدی‌ترین کار او برمی‌گردد به سریال تکلیف به کارگردانی محمد مهدی جعفرآبادی که فیلم‌برداری آن شش ماه طول می‌کشد و حالا چند روزی از اتمام این پروژه می‌گذرد. علی سیاره، جوان هنرمند ساکن شهرک شهید رجایی، بازی در یکی از نقش‌های اصلی این سریال تلویزیونی را برعهده دارد.
از بافتنی تا عروسک‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی
١٨سال بیشتر ندارد اما شرح فعالیت‌هایش طولانی است. همه‌چیز از دوره دبستان آغاز شد؛ وقتی که ریحانه موسوی در زنگ‌های تفریح دست معلمش نخ و کاموا و میل بافتنی می‌دید. او با دقت به دست‌های معلمش نگاه می‌کرد و مجذوب هنر بافتنی شد. مادر برای ریحانه میله و کاموا خرید و او خیلی زود شال، کلاه و... می‌بافت. کمی که گذشت، ریحانه به هنر سینما و تئاتر هم علاقه‌مند شد؛ هنری که برای اطرافیانش ناآشنا بود، اما او تصمیمش را گرفته بود.
«شب شرقی» شما را می‌خنداند، اما برای من خاطره است!
محمد صادق‌زاده می‌گوید: منبع من برای اجرای استندآپ کمدی در برنامه «شب شرقی»، زندگی خانوادگی و خاطرات دوران کودکی در تپل‌محله است، مجموع این خاطرات را در قالب ۸۰ داستان جمع‌بندی کرده‌ام و هرشب به صورت تکه تکه این داستان‌ها را بیان می‌کنم، علاوه براین، آداب و رسوم و سنت‌های مردم مشهد و خراسان را نیز با لحنی طنزگونه بیان می‌کنم. بیشتر مطالب طنزی که در برنامه شب شرقی بیان می‌کنم فی‌البداهه است. چون معتقد هستم یک هنرمند استیج (صحنه)، تا زمانی که نتواند به‌طور آنی مطلبی را بیان کند، بازیگر نخواهد شد.
جای خالی موسیقی رضوی
مهدی حسنی می‌گوید: موسیقی رضوی نه‌تنها باید به دور از غنا باشد، بلکه لازم است شنونده را به معرفت و شناخت رضوی برساند. ابیات «ای آستان قدس تو تنها پناه من، بر خاک باد پیش تو روی سیاه من/ می‌آید از درون ضریحت شمیم عشق، پیچیده در هوای حرم سوز و آه من» با وجود اینکه بارها و بارها در محافل مختلف خوانده شده، چون از احساس قلبی شاعر برخاسته باز هم اثرگذاری خود را دارد و هر بار دل شنوندگانش را به آستان حضرت رضا(ع) پیوند می‌دهد. ساخت آهنگ رضوی تأثیرگذار را هم کسی می‌تواند انجام دهد که دل در گنبد و بارگاه شمس‌الشموس داشته و در حریم آن چرخ زده باشد.